تحليل محتواي عناصر مدل اكوسيستم كارآفريني آيزنبرگ در بستر نظام آموزش عالي كشاورزي

تحقيق حاضر با هدف تحليل محتواي عناصر مدل اكوسيستم كارآفريني آيزنبرگ در بستر نظام آموزش عالي كشاورزي انجام شد. اين مطالعه با رويكرد استقرايي و با استفاده از روش تحليل محتواي كيفي هدايت شد. در اين مطالعه با استفاده از نمونه‌گيري هدفمند ديدگاه‌هاي فعالان استارت‌آپي در دو بخش‌ خصوصي و دولتي تحليل گرديد. به‌ منظور مديريت و تحليل داده‌ها از نرم‌افزار MAXQDA12 استفاده شد. به اين صورت كه ابتدا واحدهاي معنايي از متن مصاحبه‌ها استخراج شد. سپس اين واحدها بر اساس اشتراك مضامين مقوله‌بندي شدند و در نهايت مقوله‌ها بر اساس ارتباطي كه با يكديگر داشتند، در طبقات جداگانه‌اي به نام مضامين قرار گرفتند. مطابق يافته‌ها خرده مقوله حركت دانشگاه‌ها در مسير اكوسيستم از مولفه سرمايه انساني، خرده مقوله دسترسي به منابع مالي متنوع از مولفه سرمايه مالي، خرده مقوله دسترسي به بازار از مولفه بازار، خرده مقوله‌هاي نگرش كارآفرينانه و فرهنگ كارآفريني از مولفه فرهنگ، خرده مقوله تأمين زيرساخت از مولفه حمايت و خرده مقوله ‌ وضع قوانين از مولفه سياست داراي بيشترين فراواني‌ها بودند. همچنين، مولفه-هاي سياست و سرمايه انساني به ترتيب اولويت‌هاي اول و دوم را به خود اختصاص دادند و مولفه‎هاي فرهنگ، حمايت، بازار و سرمايه مالي به ترتيب در رتبه‌هاي بعدي قرار گرفتند. به عبارتي، دولت‌ها از طريق وضع قوانين و مقررات و دانشگاه‌ها و مراكز آموزش عالي كشاورزي كشور از طريق ظرفيت‌هاي دانشي نقش‌هاي اصلي را در رشد اكوسيستم و به تبع آن توسعه كارآفريني كشور برعهده دارند.