مقاومت فرهنگي (با نگاهي ويژه به رمانهايي منتخب از بوميان آمريكا)

در اين تحقيق، مقاومت فرهنگي نشان‌دهندۀ استراتژي‌ است كه جوامع يا افراد به‌منظور حفظ و تقويت فرهنگ خود در مواجهه با فرهنگ هژمون به كار مي گيرند. دراين‌راستا، رمان‌هايي منتخب از نويسندگان بومي آمريكا انتخاب و تحليل مي شوند. شخصيت‌هاي اين رمان‌ها با استفاده از ضدگفتمان‌هايي كه هدفشان نفي، مقاومت و تعليق گفتمان هژمون است، در برابر گره‌گاه‌هاي (دال) مركزي فرهنگ غالب مقاومت مي‌كنند. فرهنگ فرودست به‌جاي پذيرش صرف گفتمان مسلط، با به‌كارگيري عناصري از فرهنگ‌ خود مانند خاطرات، داستان‌گويي و ترانه‌هاي فولكلور، سعي در مفصل بندي معناهاي جديد و تثبيت نسبي آن‌ها، حول دال مركزي فرهنگ خود دارند. شخصيت‌هايي كه در اين مطالعه تحليل شده، عناصر باقي‌مانده‌اي كه گفتمان مسلط را زير سؤال برده و نفي كرده‌اند، به ياد مي‌آورند و از آن‌ها براي ايجاد گسست استفاده مي‌كنند و در نهايت، گره‌گاه‌هاي گفتمان هژمون را واسازي مي‌كنند. براساس اين مهم، پژوهش حاضر با هدف برساخت استراتژي مقاومت فرهنگي، با روش تحليلي ـ توصيفي و تكيه ‌بر رويكرد برساخت گفتمان، درصدد تحليل عناصر فرهنگ‌ بوميان آمريكا مي‌باشد. يافته‌هاي پژوهش حاكي از آن بود كه رمان هاي مورد بررسي از الگويي خاص براي مقاومت پيروي مي كنند كه مي تواند مورد استفادۀ ساير فرهنگ‌هاي تحت فشار گفتمان هژمون قرار گيرد.