عنوان مقاله :
تبيين رابطه ي بين آراء جرج هربرت ميد و نظريه ي گفتمان در مكتب پساساختارگرايي
پديد آورندگان :
وصالي ، سعيد دانشگاه علامه طباطبائي - گروه تعاون و رفاه اجتماعي
كليدواژه :
نماد , گفتمان , خود , جرج هربرت ميد , پساساختارگرايي
چكيده فارسي :
هدف اين مقاله، نزديك نمودن آراي جرج هربرت ميد و پساساختارگرايان است. در اينجا، نمادها و گفتمان ها نقش اساسي ايفاء مي كنند. از حيث روش، دقت در آراي ميد و پساساختارگرايان-فوكو- و مفاهيم مورد استفاده ي آنان مثل ’گفتمان‘، ’خود‘، ’سوژه‘ و ’ابژه‘ به ما در تلاقي اين دو ياري مي رسانند. از حيث نظري، جايگاه زبان و معنا و نيز مفاهيمي مثل خود و معنا و نيز استفاده از ابعاد مختلف نظريات گفتمان و پساساختار گرايي، در مجموع، برخي ملاحظات نظري را به دست مي دهند.وقتي فرد در يك محيط پويا و نمادي قرار مي گيرد از قطعيت خارج شده و معاني مختلف و گاهي رقيب را مي پذيرد. موضوع ’خود‘، ’ذهن‘ و ’جامعه‘، نقطه ي عزيمت ميد در ورود به جهان گفتمان است كه از دو سرچشمه ي ’من فاعلي‘ و’من مفعولي‘ آغاز مي شود. به عقيده ي ميد بازنمايي ’خود‘ دو مفهوم ذهن و واقعيت يا سوژه و ابژه را وضوح مي بخشد. فرد با قرار گرفتن درجمع، خودش را چونان يك ابژه(بيروني) مي بيند و در اين ميان، نمادها نقش اساسي ايفاء مي كنند.در ارتباط با يافته ها، مي توان گفت كه مفهوم خود اجتماعي ميد همواره در فرآيند اجتماعي و جهان گفتماني برساخته مي شود و از اين رو، ’خود‘، معاني مختلفي را مي پذيرد. نمادها در شكل گيري خود نقش بويژه برجسته ايفاء مي كنند. طبق نظر فوكو، فرد يا ’سوژه‘ در فضاي گفتماني درگير بوده و سرانجام، يك كل منسجم گفتماني باقي مي ماند. فوكو با سوژه ي ’جاكن شده‘، ’موقت‘ و ’نامنسجم‘ سروكار داشته و بر اين اساس، يك سوژه ي ’تعليق يافته‘ و نيز ’وقايع گفتماني‘ به ظهور مي رسند.فوكو سوژه را يك برساخت اجتماعي مي داند و ميد، ذهن را يك پديده ي اجتماعي معرفي مي كند. خود اجتماعي ميد و سوژه ي گفتماني فوكو به يكديگر مي رسند.