عنوان مقاله :
جهاني شدن و مهندسي فرهنگي
عنوان به زبان ديگر :
جهاني شدن و مهندسي فرهنگي
پديد آورندگان :
سعيدي، رحمان نويسنده هييت علمي Saeedi, Rahman
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1387 شماره 37
چكيده فارسي :
چكيده
در خصوص جهاني شدن، دو ديدگاه متفاوت و شايد متناقض مطرح است؛ ديدگاه نخست، جهاني شدن را تصويري از به هم پيونديها، مراودات و ارتباط بين دورترين نقاط جهان و معارضه با تعصّبات كهنه و مبشّر از بين رفتن ريشه مخاصمات ميداند و ديدگاه دوم، جهاني شدن را تصويري ترسناك از بازار عنانگسيخته نوسازي و مدرنيزاسيون و عامل سلطه قدرتهاي بزرگ و تزلزل دولت - ملتها تلقّي ميكند. در اين ميان، گروهي از دانشمندان بين جهانيسازي و جهاني شدن قايل به اختلاف هستند.آنان جهانيسازي را فرايندي به منظور تامين منافع و سلطه ارزشهاي قدرتهاي بزرگ در عرصه گيتي تعريف ميكنند؛ حال آنكه جهاني شدن را روندي طبيعي از به همپيوندي سرنوشت مردم جهان در اثر توسعه فنآوريهاي نوين ارتباطات كه منجر به حذف مشكل زمان و مكان در ارتباطات و سبب مشاركت فعّال مردم در اقصي نقاط جهان و يكپارچگي جهان ميشود، تعريف و تفسير ميكنند. در ارتباط با نقش جهاني شدن در مخدوش كردن هويت فرهنگي نيز موافقان جهاني شدن با تمسّك به تيوريهاي مكتب واقعگرايي از جمله بينالمللي شدن و منطقهاي شدن، هيچ گونه دغدغهاي براي جهاني شدن به خود راه نميدهند و حتي جهاني شدن را فرصتي براي معرفي ارزشهاي متعالي فرهنگهاي بومي در سطح جهان ميدانند و گروه مخالف بر تاثيرگذاري منفي جهاني شدن در هويت فرهنگي دولتها و ملتهاي كوچك و فرهنگ بومي تاكيد دارند. در نهايت نيز چند راهكار براي صيانت از فرهنگ بومي با استفاده از مهندسي فرهنگي مطرح شده است
چكيده لاتين :
Today there are two different and somewhat contradictory views about globalization. The first one considers globalization as a depiction of interlinks, correlations, connections with the remotest of places, opponent of old prejudices, and thus a harbinger of removing hostilities. The second view considers globalization as a horrible depiction of unbridled manipulation of the market of restructured modernization, an instrument of the big powerʹs hegemony, and thus the destabilizer of states and nations. Meanwhile, a group of scientists believe that the process of becoming global is different from being made global. They define the process of becoming global as a natural procedure of interlink and interaction between world people and their common destiny that is the result of gradual progress and development of information technology without the factors of time or emphasis on a particular place or places. This they say is something natural for promoting awareness and global solidarity even in the remotest of places. On the other hand being made global indicates compulsion and is part of the big powers’ plan to secure their vested interests, impose their values (at the expense of others), and establish their hegemony in the world.
عنوان نشريه :
مطالعات معرفتي در دانشگاه اسلامي
عنوان نشريه :
مطالعات معرفتي در دانشگاه اسلامي
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 37 سال 1387
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان