ديپلماسي عمومي؛ رويكردي نو در عرصه روابط بين‌الملل

رسالت بنيادين ديپلماسي، مديريت بر روابط ميان كشورها و نيز روابط بين كشورها و ساير بازيگران بين‌المللي بوده است. از منظر حكومت‌ها ديپلماسي در ارتباط با ارايه توصيه، شكل دادن و اجراي سياست خارجي است. ديپلماسي عمومي برجسته كردن و ارايه منافع ملي بوسيله اطلاع رساني، درگيرسازي و تحت تاثير قرار دادن مردم در سراسر جهان است. ديپلماسي عمومي، تغييري است در ديپلماسي كه تحت تاثير جهاني شدن بر قدرت صورت گرفته است. ديپلماسي عمومي مانند ساير مفاهيم و نظريه ها يك شبه ايجاد نشده و سير تكاملي را طي كرده تا به اين مراحل رسيده است. واژه ديپلماسي عمومي به تازگي وارد واژگان سياسي شده است. با وجود اين كه اين اصطلاح دست كم به مدت سي سال توسط متخصصان به كار برده شده، پيش از اين به عنوان تبليغات، پروپاگاندا، اطلاع رساني بين‌المللي و برنامه هاي فرهنگي بيان و اجرا مي شده است. ورود آن به ادبيات سياسي كشورمان بسيار نو ظهور و تازه است. اما اين تازه وارد با توجه به وضعيت كشورمان در دنياي كنوني از اهميت دوچنداني برخوردار است. به همين دليل شناخت جوانب و مختصات آن در ادبيات غرب براي ما داراي اهميت وافري است. اين مقاله به دنبال آن است تا مهمترين تعاريفي كه در گذر زمان از اين واژه شده است را ارايه دهد و جوانب و بديل هاي آن را معرفي كند. البته بايد متذكر شد كه محققيني كه پيش از اين در اين حوزه كار كرده اند تعاريفي را ارايه نموده اند. مقاله حاضر سعي كرده است تا تمام تعاريف اساسي را بيان كند و در اختيار علاقه مندان اين حوزه قرار دهد.