بررسي كيفيّت رشته علوم تربيتي در دانشگاه كردستان بر اساس مدلهاي كانو و گسترش عملكرد كيفيّت

چكيده امروزه مفهوم كيفيّت دغدغه اصلي بسياري از سازمان‌هاي توليدي و خدماتي محسوب مي‌شود. در واقع در دنياي رقابتي كنوني سازمان‌ها ناچار هستند براي بقا و نيز ارتقاي جايگاه خود شرايطي را فراهم آورند كه كسب حداكثر رضايت مشتريان خود را به همراه داشته باشند. در اين راستا، مسيوليت دانشگاه‌ها به دليل نقش حساس آن‌ها در روند تحولات اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جامعه بيش از گذشته است. در اين خصوص، در پژوهش حاضر تلاش شد تا از طريق شناسايي ابعاد كيفيّت فعاليت‌هاي آموزشي در رشته علوم‌تربيتي دانشگاه كردستان و به كارگيري مدل‌هاي (QFD) و كانو، راهكارهايي براي ارتقاي آن ارايه شود. در مرحله اول از اين پژوهش، انتظارات و ادراكات دانشجويان از كيفيّت رشته علوم تربيتي بر اساس چهار بعد محتواي دوره، ساختار دوره، ويژگي‌هاي استادان و امكانات دوره، از طريق آزمون ويلكاكسون بررسي و مقايسه شد. نتايج اين بخش از پژوهش نشان داد كه بين انتظارات و ادراكات دانشجويان از كيفيّت رشته علوم تربيتي دانشگاه كردستان در همه ابعاد شكاف منفي و معنا‌دار وجود دارد. در ادامه، شاخص‌هاي داراي شكاف منفي و معني‌دار وارد مدل كانو شدند و از طريق آن ده نياز الزامي، شش نياز جذاب و شش نياز تك بعدي شناسايي شدند. در‌نهايت، ده نياز الزامي مشخص شده در مدل كانو به عنوان نداي مشتري، وارد مدل (QFD) شدند و از اين طريق پانزده ويژگي حرفه‌اي براي برآورده كردن اين خواسته‌ها شناسايي شد.