اثربخشي درمان فراشناختي در كاهش علايم افسردگي و باورهاي فراشناختي بيماران مبتلا به افسردگي اساسي (مطالعه موردي)

Effectiveness of meta cognitive therapy in reduction of depression symptoms and meta cognitive beliefs in major depression patients: A case report

زمينه و هدف: درمان فراشناختي بر اين اصل استوار است كه فراشناخت براي درك عملكرد شناخت و توليد تجربه‌هاي هشيارانه ما درباره خودمان و جهان اطرافمان بسيار مهم است. در پژوهش حاضر سعي شده است تا اثربخشي اين نوع از درمان در بهبود بيماران دچار افسردگي مورد بررسي قرار گيرد. مواد و روش‌ها: اين مطالعه بر روي سه بيمار از مركز مشاوره دانشگاه تبريز در چارچوب طرح تجربي تك موردي با استفاده از طرح خطوط پايه چندگانه پلكاني طي 8 جلسه، انجام شد. ابزارهاي مورد استفاده شامل پرسش‌نامه افسردگي Beck BDI و باورهاي فراشناختي NBRS، PBRS و MCQ بود. يافته‌ها: درمان تغييرات قابل توجهي در علايم افسردگي و باورهاي فراشناختي بيماران افسرده ايجاد كرد و موجب بهبودي در علايم هر سه بيمار شد. همچنين نتايج درماني تا دوره پي‌گيري ادامه يافتند. نتيجه‌گيري: درمان فراشناختي كه به جاي محتواي شناخت، بر كنترل فرايندهاي حاكم بر آن تمركز مي‌كند، مي‌تواند در درمان بيماران مبتلا به اختلال افسردگي موثر باشد.

Aim and Background: Meta-cognitive therapy is based on the principle that meta-cognitive is very important for understanding the way of cognition function and the way of producing our conscious experience about ourselves and the world around us. In This research it has been tried to study the effectiveness of this kind of treatment in improving depression patients. Methods and Materials: This clinical-experimental study was carried out on 3 patients referring to Tabriz University Consulting Centers, Iran, in the framework of single case by using multiple-baselines in 8 sessions with follow-up at 1 and 3 months. Instruments were included BDI, MCQ, PBRS and NBRS. Findings: Treatment created considerable changes in depression symptoms and meta-cognitive beliefs of depressed patients and improved the symptoms of all three patients and the results of treatment continued up to follow-up period. Conclusions: Result of this research showed, meta-cognitive therapy that focuses on controlling of cognitive process instead of cognitive content of cognitive processes can be effective in treatment of patient with major depression (reduction in rumination and worry).