عنوان مقاله :
گذر از ذهن به عين در براهين عرفا و براهين وجودي
عنوان فرعي :
Transition from mind to reality in mystical and ontological arguments
پديد آورندگان :
سليماني اميري، عسكري نويسنده ,
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1385 شماره 4
رتبه نشريه :
فاقد درجه علمي
كليدواژه :
كثرت وجود , واجبالوجود , وحدت شخصي وجود , مفهوم وجود , تشكيك وجود , حقيقت وجود , حمل اوّلي , حمل شايع
چكيده فارسي :
برهانهاي عرفا در عرفان نظري يكي از راههاي اثبات وجود خداست. ايشان از مفهوم حقيقت وجود ميآغازند و در نهايت، وجود خدا را به منزله واحد شخصي لا شريك له، اثبات ميكنند. اين برهان از آنجا كه از مفهوم وجود بهره ميگيرد، نوعي برهان وجودي است، كه در آن از مفهوم خدا، وجود او نتيجه ميشود. در اشكال به
اين سنخ برهانها گفتهاند كه در آنها بين ذهن و عين يا بين حمل اوّلي و شايع خلط شده است. نيز اگر اين نوع استدلالها تمام باشند، بايد وجود شريك واجب هم برهاني باشد؛ در حالي كه شريك واجب ممتنع است.
اما ميتوان نشان داد كه اين نوع براهين منتجاند و در آنها خلطي صورت نگرفته است؛ زيرا هرگاه مفاهيم لوازمي داشته باشند محكيهاي آنها داراي همان لوازماند. و اين سنخ برهان در شريك واجب به دليل متناقض بودن مفهوم شريك واجب جاري نيست.
چكيده لاتين :
Mystical proofs in theoretical mysticism are one of the ways to prove the existence of God.
Mystics begin with the concept of reality of being ending up finally with proving the existence of God as a Unique, Individual One. Using the concept of being, it is an ontological argument in which the existence of God is deduced from the concept of God.
It is objected however that;
a) According to this argument there is no distinction between mind and reality or between primary predication and common predication.
b) If such arguments are true, then the existence of a partner for the necessary being is also necessary while it is impossible.
In response to these objections, it can be said that these arguments are conclusive and there is no confusion in them, for whenever a concept has any implication its object also has the same implication. As a result, being contradictory, this sort of argument cannot be applied to the partner of the necessary being, due to the self-contradiction of its notion.
چكيده عربي :
تعدّ براهين العرفا في العرفان النظري من بين طرق اثبات وجود الله. ينطلق بحث العرفا من مفهوم حقيقه الوجود و ينتهي باثبات وجود الله الذي لا شريك له بمثابه الوحده الشخصيه. و بما ان برهان العرفا مبني علي? مفهوم الوجود فان هذا النوع من البرهان يعتبر برهاناً وجودياً و طبق هذا البرهان و من خلال مفهوم الاله يستدل علي? معرفه وجوده.
و الاشكال الذي يوجه الي? هذا النوع من البراهين انها تخلط بين الذهن و العين او بين الحمل الاولي و الشايع الصناعي. و علي? فرض خلو هذا النوع من الاستدلالات من اي اشكال فانه ينبغي البرهنه علي? وجود شريك الواجب و الحال ان الاخير ممتنع. و من الممكن اعتبار هذه البراهين مثمره و خاليه من الخلط بدليل انه كلما كان في المفاهيم لوازم معينه كانت تلك اللوازم موجوده في محكيّها. و لايجري هذا النوع من البرهان علي? شريك الواجب و ذلك بسبب تناقض مفهوم شريك الواجب.
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 4 سال 1385
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان