رابطه عملكرد خانواده با تعارضات زناشويي زوج‌هاي در آستانه طلاق

The Relationship between Family Function and Marital Conflictin Couples who had Decided to get Divorced

اين پ‍ژوهش با هدف بررسي رابطه عملكرد خانواده با تعارضات زناشويي زوج‌هاي در آستانه طلاق انجام گرفت. جامعه آماري اين پژوهش همه زوج‌هاي مراجعه‌كننده به مراكز مشاوره شهرستان ساري در سال 1388 بودند. گروه نمونه شامل 100 زوج بود كه به روش نمونه‌گيري در دسترس انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه‌هاي تعارض زناشويي ثنايي (1387) و عملكرد خانواده اپشتاين و همكاران (1983) بود. براي تجزيه و تحليل داده‌ها از ضريب همبستگي پيرسون و تحليل چندمتغيري همبستگي بنيادي استفاده شد. نتايج نشان داد كه از بين متغيرهاي پيش‌بين، عملكرد كلي، حل مشكل، نقش‌ها، همراهي عاطفي وآميزش عاطفي با متغيرهاي ملاك رابطه معناداري دارند (05/0P?). علاوه بر اين نتايج انجام شده با نرم‌افزار SAS نشان داد كه در ايجاد اولين همبستگي بنيادي عملكرد كلي از متغيرهاي پيش‌بين و افزايش واكنش‌هاي هيجاني از متغيرهاي ملاك بيشترين نقش را دارند.

This study examined the relationship between family function and marital conflict in couples who decided to get divorced. The statistical community of this study included all couples who came to counseling center in Sari (the center of Mazandaran Province). The sample group included 100 couples that have been chosen via disposal sampling method, and the study Assessment instruments were Marital Conflict Questionnaire (MCQ), and Epstein and et al., Family Assessment Device (FAD). Data was analyzed by pearson correlation coefficient and multivariable analyses of canonical correlation. The result has shown that among predictive variables, total functioning, problem solving, roles, emotional responsiveness and emotional involvement had significant relations with predicted variables. Moreover, the results have shown that the total functioning of predictive variables and the increased emotional reactions of predicted variables had the most effect on creating the first canonical correlation.