تعيين معيارهاي كمّي به منظور امكان تجاري سازي تكنولوژي غشايي براي پالايشگاه هاي گاز كشور

The Determination of Quantitative Criteria for the Possibility of the Commercialization of Membrane Technology for the Iran’s Gas Refineries

هدف از اين مطالعه دستيابي به معياري كمّي براي تجاري سازي تكنولوژي غشايي و تعيين چشم اندازي به منظور ساخت غشا هاي مفيد براي پالايشگاه هاي گاز كشور است. بنابراين، بر اساس نمودار مرزهاي اقتصادي بين سيستم‌هاي آمين و تركيبي (غشا -آمين) براي مخلوط‌هاي سه جزيي CH4/H2S/CO2 و با توجه به تركيب و سرعت گاز ورودي به پالايشگاه هاي گاز كشور و جايگاه آنها در اين نمودار، مشخصات غشا به گونه‌اي تعيين مي شود كه تكنولوژي تركيبي براي هر پالايشگاه بهينه شود. اين عمل براي دو پالايشگاه ايلام و شهيد هاشمي نژاد به دليل نزديكي آنها به مرز اقتصادي شدن واحد تركيبي انجام گرفت. در پايان غشا هاي سازگار با اين الگو جهت بكارگيري در سيستم تركيبي (غشا -آمين) به جاي واحد آمين رايج معرفي شدند. نتايج نشان داد كه عمده غشاهاي مناسب از نوع پلي ايمايد، PEBAX، غشاهاي آلي – معدني و غشاهاي كربني مي‌باشند.

This study aimed to achieve the quantitative criteria for the commercialization of the membrane technology and to determine a viewpoint for making useful membranes for gas refineries of the country. Therefore, based on the graph of economic boundaries between amine and hybrid (membrane - amine) systems for ternary mixtures of CH4/H2S/CO2, and according to the composition and flow rate of the input gas to the refineries in the country and their position in the graph, the properties of membranes is determined in such a way that the hybrid technology is the optimum for each refinery. This action was done for two refineries, Ilam and Shahid Hasheminejad, due to their proximity to the boundary of being economical of hybrid unit. Finally, the membranes compatible with this pattern was introduced for applying in hybrid (membrane - amine) system instead of current amine units. The results showed that the major types of suitable membranes are of the type of polyimide, PEBAX, organic – inorganic and carbon membranes.