تاثير بازارگرايي بر قابليت هاي ارتباطي (مورد مطالعه: شركت هاي كوچك و متوسط صنعتي شهر كرمانشاه)

Impact of market orientation on relational capabilities Case of: Kermanshah industrial city SMEs

امروزه شركت هاي پيشرو سعي دارند از طريق ارضاي نيازهاي مشتريان به بهترين نحو ممكن سودآوري خود را افزايش دهند. اين نكته، كليدي ترين پايه موفقيت آن ها و بر پايه استراتژي بازارگرايي است. بازارگرايي از جمله مباحث مهم و محوري در مديريت بازار و مشتري است. از آنجا كه با عملكرد كسب و كار شركت ها رابطه مثبتي دارد، عملكرد نيروهاي شركت را هر چه بيشتر به سمت بازار، مشتري و ارتباطات سازماني سوق داده است؛ ازاين رو اين پژوهش به مطالعه تاثير بازارگرايي بر قابليت هاي ارتباطي در شركت هاي كوچك و متوسط صنعتي شهر كرمانشاه پرداخته است. براي اين منظور هفت فرضيه مطرح شده است. روش تحقيق با توجه به هدف تحقيق، كاربردي و با عنايت به نحوه گردآوري داده ها از نوع توصيفي و همبستگي مي باشد. همچنين تحليل مدل پژوهش از روش معادلات ساختاري و با استفاده از نرم افزار آموس انجام گرفته است. جامعه آماري مطالعه حاضر را مديران شركت هاي كوچك و متوسط صنعتي در كرمانشاه تشكيل داده و نمونه لازم با بهره گيري از روش طبقه بندي انتخاب شده است. داده‌هاي مربوط به پرسش نامه و متغيرهاي هر سوال و فرضيه در مقياس هاي 1 تا 20 ارزيابي گرديده اند. نتايج تحقيق نشان مي دهد بين بازارگرايي و قابليت هاي ارتباطي همبستگي مثبت و معني داري وجود دارد. نتايج كلي حاصل از آزمون فرضيات پژوهش، نشان دهنده تاييد كلي روابط مورد فرض پژوهش است. در مدل مورد بررسي، مقادير شاخص هاي برازش (916/0CFI= و 909/0NFI= ) نشان دهنده مناسب بودن مدل هستند.

Nowadays, the pioneer companies are trying to increase their profitability through satisfying the needs of their customers by using the best possible way. Therefore, market orientation strategy is considered to be the key to organizational success. Market orientation is a major issue in management of the market and potential customers and with its positive relation with the business performance of small firms, leads corporate performance towards customers and market needs. Therefore the current research studies the effect of market orientation on the relational capabilities of small companies of Kermanshah Industrial city. Seven hypotheses were proposed for this purpose. The research method, according to the purpose of applied research and the manner of data collection is a descriptive and the analyzing of the model specifically is based on structural equation modeling (SEM) using AMOS software. The Statistical population included managers of small and medium size enterprises operating in the city of Kermanshah. Stratified sampling method, observations related to the questionnaire and variables of each question of the hypothesis were presented with a scale of 1 to 20. The results of the current research showed significant meaningful positive correlation between market orientation and relational capabilities. The overall obtained results of testing the research hypotheses were confirmed the proposed relations of the research. In the studied model, the value of indexes of fit (CFI = 0.916 and NFI =0.909) demonstrated the suitability of the model.