پويايي شناسي انقلاب اسلامي ايران

Islamic Revolution of Iran Dynamics

به نظر مي رسد بسياري از تيوري هاي انقلاب سعي دارند يك چهارچوب قابل تعميم براي تبيين انقلاب ها ارايه دهند درحالي كه هر انقلابي موجوديت منحصر به فرد خود را دارد. اين تيوري ها بيشتر بر مبناي تفكر دكارتي – نيوتوني تدوين يافته اند. اين نوع از تفكر براي بررسي مسايل ساده مناسب مي باشد در حالي كه انقلاب نتيجه يك سيستم پيچيده است. انقلاب اسلامي ايران يكي از انقلاب هاي مهم در دنيا مي باشد كه رويكردهاي تقليل گرايانه در تحليل انقلاب ها را به چالش كشيده است. با قبول اين مفروضات، مقاله حاضر با يك رويكرد كل گرا و با استفاده از روش شناسي پويايي شناسي سيستم در پي پاسخگويي دوباره به اين سوال است كه" چرا انقلاب ايران اتفاق افتاد؟ بر اساس تفكر سيستمي، مسايل اجتماعي همچون انقلاب از تضاد بين مولفه هاي اجتماعي حاصل مي شود. در اين مقاله، سيستم اجتماعي بر مبناي تعامل بين مولفه هاي اقتصادي، سياسي و فرهنگي تعريف شده است. بنابراين انقلاب ايران از اين سه منظر مورد مطالعه قرار گرفته است. با اين پيش فرضِ متدولوژي پويايي شناسي سيستم كه هر رفتارِ مساله زايي همچون انقلاب، تابعي از يك ساختار است، نمودارهاي عليّ حلقوي به عنوان ابزاري مناسب براي مدل سازي تعاملات اين سه حوزه و هويت يابي ساختار مساله به كار رفت. با به كارگيري نمودارهاي عليّ حلقوي، فرضيه هاي پويايي در راستاي پاسخ به سوال تحقيق معرفي شد.

Most of revolution theories have tried to provide general framework for the revolution analysis while each revolution has got its unique attribute. As well as these theories have been developed mainly based on Cartesian- Newtonian thinking which is useful for simple problems but the revolution is a result of complex social system. Iran’s 1979 revolution is the one of most important revolutions in the world which has challenged the reductionism approaches. With this assumption, this paper tries to re-answer the question “why the Iran’s 1979 revolution has happened?” based on holistic (system) approach and system dynamics methodology. identification of problem’s structure is essential to explain and analyze the revolution. System dynamics methodology introduces proper tools for this purpose. According to system approach, social system problems such as revolution come from conflicting and incompatible relationships between system components. In this paper social system has been identified base on interactions between three sub-systems: economic, politic, and culture. So Iran’s 1979 revolution has been studied from three perspectives. Causal loop diagrams as suitable operational tools were used for modeling the integrations between these perspectives. A dynamic hypothesis as a theory of Iran’s 1979 revolution based on previous theories was recognized by these diagrams.