كاربرد مطالعه تطبيقي نقوش در تعيين هويت يك قطعه پارچه زربافت

Application of comparative study of designs in determining the identity of a piece of brocade

مطالعه تطبيقي همواره يكي از شيوههاي مطالعاتي جهت روشن ساختن وجوه مبهم آثار هنري است. كاربرد اين شيوه مطالعاتي زماني اهميت خود را مينماياند كه موضوع مورد پژوهش بدون استفاده از شيوه مطالعاتي در پردهاي از ابهام باقي ميماند. همچنين اين شيوه نه تنها موجب روشن شدن چنين ابهاماتي ميگردد بلكه جريانهاي موازي و موثر بر حوزههاي مختلف هنري را روشن ميكند. مقاله پيش رو نمونهاي است از به كارگيري مطالعه تطبيقي براي تعيين هويت قطعهاي پارچه زربافت كه در ظاهر آن هيچگونه اطلاعات تاريخي مبني بر زمان و يا محل بافت وجود ندارد. اما در حقيقت داراي نشانه و شاخصههايي است كه ميتوان از راه مطالعه تطبيقي پارهاي از وجوه مبهم آن را روشن كرد.

Comparative study has always been a research method for shedding lights on the ambiguities of works of art. The application of this method is further signified if the subject of the research would remain in mist without using the research method. This method not only clarifies such ambiguities but it also illuminates parallel trends influential on different fields of art. The paper at hand is an example of using comparative study to determine the identity of a piece of brocade which apparently contains no chronological or geographical data reflecting the time and place of weaving. However, it in fact represents signs and characteristics which enable elucidation of its vague aspects through comparative study.