بررسي نقش مدرنيسم در شكل‌گيري راديكاليسم اسلامي: مطالعه موردي مصر

An Enquiry into the role of Modernism in the Rise of Islamic Radicalism

نوشتار حاضر مي‌كوشد روند شكل‌گيري راديكاليسم اسلامي را مورد بررسي قرار دهد. در اين راستا تلاش مي‌شود در پاسخ به اين سوال كه مدرنيسم چه نقشي در شكل گيري راديكاليسم در مصر داشته اين فرضيه بيان گردد كه بنيادگرايي اسلامي و نوع افراطي آن يعني راديكاليسم اسلامي، قيام و شورشي عليه وضع موجود و نيز بحران چند بعديِ به وجود آمده در كشورهاي اسلامي به طور عام و مصر به طور خاص بعد از ورود مدرنيسم به آن كشورها بوده است. بنيادگرايي اسلامي در واقع پاسخي به مبارزه‌طلبي غرب و واكنشي قدرتمند نسبت به بحران‌هاي جامعه مي‌باشد و معتقدان به اين خط ‌مشي آن را هويت جديدي براي مسلمانان و راه‌حلي براي زوال و انحطاط جوامع اسلامي مي‌دانند. به عبارت ديگر، غرب و مدرنيسم علت العلل مشكلات تلقي مي‌گردد و چاره درد نابساماني‌ها در بازگشت به اسلام راستين و ضدت با غرب و ارزش‌هاي آن دانسته مي‌شود.

This article aims to find out the roots of Islamic radicalism. With this aim in mind, the proposed hypothesis is that the Islamic fundamentalism and its extremist faction conventionally called “Islamic Radicalism” are revolt against existing situation. Multidimensional crisis in Islamic nations in general and Egypt in particular is the consequence of introduced modernism in these countries. In fact, Islamic fundamentalism has set itself to challenge the west and react strongly against the social crisis produced by modernism. Proponents of Islamic fundamentalism argue that this movement is a new identity for Moslems and a solution in preventing the social deviation and decay in Islamic world. In other words, west and modernism is perceived by Moslem fundamentalists to be the cause of all problems in the world. Proposed alternative by the proponents of Islamic fundamentalism is to return to the real Islam and animosity against western nations and their values.