شماره ركورد :
684196
عنوان مقاله :
بررسي تاثير زماني روش محدوديت درماني  بر روي عملكرد ، هماهنگي و  حركات اندام فوقاني بيماران همي پلژي بزرگسال
عنوان فرعي :
The time effects of constraint-induced therapy on functions, coordination and movements of upper extremity of adult patients With hemiplegia 
پديد آورندگان :
عبدالوهاب، مهدي نويسنده دانشكده توانبخشي دانشگاه علوم پزشكي تهران Abdolvahab, mahdi , باقري، حسين نويسنده دانشكده توانبخشي دانشگاه علوم پزشكي تهران Bagheri, Hosein , قرباني، هومن نويسنده ساير ghorbani, homan , عليائي، غلام نويسنده دانشكده توانبخشي دانشگاه علوم پزشكي تهران Olyaie, gholam , جليلي، محمود نويسنده دانشكده توانبخشي دانشگاه علوم پزشكي تهران jalili, mahmoud , باغستاني، احمد نويسنده دانشگاه آزاد اسلامي Baghestani, ahmad
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1387 شماره 0
رتبه نشريه :
علمي پژوهشي
تعداد صفحه :
7
از صفحه :
13
تا صفحه :
19
كليدواژه :
Constraint-induced therapy , Function , hemiplegia , upper extremity
چكيده فارسي :
زمينه و هدف: سكته مغزی، يكی از علل عمده ای است كه موجب ناتوانی در جمعيت بزرگسالان می شود. فرد  ترجيح می دهد از اندام غير مبتلا برای انجام  فعاليتهای مراقبت از خود استفاده كند و به اين پديده «يادگيری عدم استفاده» اندام فوقانی مبتلا گفته مي­شود. محدوديت درمانی يكی از انواع مداخلات توانبخشی است كه بنظر می رسد توانايی حركتی و استفاده عملكردی از اندام فوقانی درگير را در بعضی از بيماران  همی پارزی بعد از سكته مغزی بهبود می بخشد. هدف از اين مطالعه، بررسی تاثير زمانی روش محدوديت درماني  بر روی عملكرد، هماهنگی و  حركات اندام فوقانی بيماران همی پلژی بزرگسال بود. روش بررسی: در اين تحقيق، 15 بيمار سكته مغزی در درمان ساختار بندی شده (CIT) كه موجب استفاده از اندام مبتلا در فعاليتهای مختلف می شد به ميزان 5 روز در هفته، تا 12 هفته و روزی 2 ساعت شركت كردند و اندام سالم آنها 5 روز در هفته و روزی 5 ساعت در طی 12 هفته محدود شد. جهت ارزيابی حركتی و زبردستی از تست فوگل ماير و مينوسوتا استفاده شد. يافته ­ها: بر اساس t تست زوجی، در ارزيابی حركات شانه و آرنج، حركات مچ، حركات دست و هماهنگی و سرعت اندام فوقانی سمت مبتلا با تست فوگل ماير اختلاف تغييرات ميانگين قبل و بعد از مداخله و در بازه های مختلف زمانی معنی دار بوده است(05/0>p ) و بيشترين افزايش در نمرات تا هفته هشتم بود و از هفته هشتم به بعد افزايش نمرات پيشرفت چشمگيری نداشت. همچنين در ارزيابی زبردستی با Minnesota Manual Dexterity Test اختلاف تغييرات ميانگين قبل و بعد از مداخله و در بازه های زمانی مختلف معنی دار بوده است (05/0>p ) و بيشترين افزايش در نمرات تا هفته دهم بود. نتيجه گيری: اطلاعات حاصل از تحقيق حاضر نشان می دهد كه روش محدوديت درمانی حركتی ممكن است روش موثری جهت بهبود عملكرد باشد و موجب استفاده بيشتر از اندام مبتلا شده و بر يادگيری عدم استفاده غلبه مي­كند. نتايج مطالعه حاضر نشان داد كه نمرات تست فوگل ماير و تست مينوسوتا مي­تواند بهبودی مهارتهای عملكردی را نشان دهد.
چكيده لاتين :
Background and aim: Stroke is one of the main reasons that would cause disability in adult population. The patient prefers to use his non-involved limb for self-care activities that called disuse learning of involved upper extremity.Constraint-induced therapy is one of the rehabilitative intervention that seems to improve motor ability and functional use of involved upper extremity in some of patients with hemiparesis after stroke. The aim of this study was to investigate the time effects of constraint-induced therapy on functions, coordination and movements of upper extremity of adult patients with hemiplegia. Materials and methods: In present study, 15 patients with stroke participated in structured therapy sessions (CIT) emphasizing more affected upper extremity in different activities five times a week for 12 weeks and 2 hours a day and non-involved upper extremity were also restrained five times a week for 12 weeks and 5 hours a day Results: The data was analyzed with paired t-test. The scores  of different  subtests of Fugl-Meyer test  such as shoulder and forearm, wrist and hand movements, coordination and speed of involved upper extremities showed significant differences between pre and post interventions in different time periods (p>0.05). Test scores increased up to 8 weeks but no significant increase was seen after 8th week .Dexterity measurements by Minnesota Manual Dexterity test  showed significant differences between pre and post intervention in different time periods ( p  < 0.05) with maximum increase up to 10 weeks Conclusion: The present data showed that constraint-induced therapy could be an effective approach to improve function and overcome disuse learning. The results of this study revealed that scores of Fugl-Meyer and Minnesota Manual Dexterity test  would reflect functional skills improvement.
سال انتشار :
1387
عنوان نشريه :
توانبخشي نوين
عنوان نشريه :
توانبخشي نوين
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 0 سال 1387
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان
لينک به اين مدرک :
بازگشت