امكان سنجي توسعه گردشگري با رويكرد سيستمي در روستاهاي حاشيه كوير ميقان اراك

Feasibility Studies Regarding Tourism Development Using Systematic Approach in Margin of Rural Areas of Mighan Desert of Arak

گردشگري راهبردي براي توسعه روستايي و پاسخي به جهاني شدن و بازساخت روستاها است. توسعه گردشگري مستلزم نگرشي جامع و سيستماتيك به همه عناصر تشكيل دهنده آن مي باشد. روستاهاي واقع در حاشيه منطقه كوير ميقان به رغم برخورداري از جاذبه هاي متعدد گردشگري، در فقر و محروميت به سر مي برند. در اين راستا هدف تحقيق حاضر امكان سنجي توسعه گردشگري بر اساس سيستم تشكيل دهنده آن است. جامعه آماري سه گروه شامل گردشگران،ساكنان روستاها و مديران محلي است كه با استفاده از روش تصادفي 274 نفر از ساكنان، 150 نفر گردشگر و 30 نفر از مسيولين به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. داده هاي مورد نياز با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته جمع-آوري گرديد و با استفاده از روش هاي آمار توصيفي و استنباطي از جمله آزمون T مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. يافته هاي تحقيق نشاني مي دهد به دليل عدم شناخت گردشگران و نيز فقدان برنامه بازاريابي و تبليغات، تقاضاي گردشگري در وضع موجود در منطقه در حد ضعيف است. همچنين عناصر تشكيل دهنده عرضه گردشگري از ديدگاه خانوار و مسيولان محلي، شامل شاخص هاي جاذبه-ها، حمل و نقل، زيرساخت ها و خدمات، پيشبرد فروش و مشاركت در حد خوب مي باشد ولي شاخص اطلاعات بر خلاف ساير شاخص ها در حد ضعيف ارزيابي گرديد. به هر حال روستاهاي منطقه از جاذبه-هاي بالقوه داخلي و فرصت هاي بيروني مناسبي براي توسعه گردشگري برخوردار هستند. در نتيجه با برنامه ريزي و مديريت يكپارچه فعاليت هاي گردشگري از جمله تبليغات و بازاريابي و توسعه و تجهيز زيرساخت ها و خدمات گردشگري، مي توان تقاضا براي توسعه گردشگري در سطح روستاهاي منطقه را افزايش داد و از نقاط قوت دروني و فرصت هاي بيروني در جهت توسعه گردشگري استفاده كافي به عمل آورد.

Strategic tourism planning is being considered as a way of rural development. It further is a response to Globalization and rural reconstruction. Tourism development requiers systematic comperhensive approach. Rural settlements located in margin of desert area of Mighan, despite of their varied tourism potentials, are very deprived and distressed. The major objective of this study is to investigate the feasibility of tourism development and is relevant the system. Sample is composed of tourists, residents, and local managers. Random sampling technique was applied in order to come up with 274, 150, and 30 respectively. This is followed by application of desriptive and inferal statistics including T students. This study suggests that due to a lack of knowledge of tourists as well as tourism marketing, tourism demand regarding, tourism attractiont the study area is very negligble. It further suggests that tourism constituent’s elements including tourism constituents elements including tourism attractions, transportation, infrastructure, and tourism sales and participation are at medium level. However, knowledge level regarding tourism was fairly poor. It is argued that internal tourism potentials as well as external tourism opportunities of the study area are oppropriate. Via appropriate and consolidated tourism planning including marketing, promotion and improvement of tourism infrastructures and superstructures, we could exploit all of the internal strengths as well as external opportunities regarding tourism development.