ارتباط مصرف فرآورده هاي لبني با سندرم متابوليك و اجزاي آن در نوجوانان: مطالعه قند و ليپيد تهران

The Association between Dairy Intake with Metabolic Syndrome and its Components in Adolescents: Tehran Lipid and Glucose Study

مقدمه: مطالعات اپيدميولوژي نشان داده اند كه مصرف لبنيات مي تواند در پيشگيري و درمان سندرم متابوليك موثر باشد. مطالعه‌ي حاضر با هدف ارزيابي ارتباط مصرف فرآورده هاي لبني با سندرم متابوليك و اجزاي آن در نوجوانان تهراني، صورت پذيرفت. مواد و روش‌ها: در مطالعه‌ي مقطعي حاضر داده هاي مربوط به 785 نوجوان 19-10 ساله شركت كننده در مرحله‌ي چهارم مطالعه‌ي قند و ليپيد تهران مورد بررسي قرار گرفت. رژيم غذايي معمول افراد با استفاده از يك پرسش‌نامه‌ي بسامد خوراك نيمه كمي، پايا و روا ارزيابي شد. دريافت كلي لبنيات، لبنيات كم چرب و پر چرب، شير، ماست و پنير مورد بررسي قرار گرفت. ارزيابي تن‌سنجي، بيوشيميايي و فشار خون صورت گرفت و سندرم متابوليك براساس تعريف تعديل شده de Ferranti در نظر گرفته شد. يافته ها: ميانگين و انحراف معيار سن شركت كنندگان در بررسي حاضر 9/2±8/14 سال بود. شيوع سندرم متابوليك در كل نوجوانان 2/22% (در دختران 5/19% و در پسران 2/25%) بود. شايع ترين جز سندرم متابوليك در پسران دور كمر بالا (4/53%) و در دختران كلسترول ـ HDL پايين (1/53%) بود. دانسيته‌ي انرژي و دريافت پروتيين، چربي كل، چربي اشباع، كلسترول، كلسيم و فسفر در بالاترين چارك مصرف لبنيات در مقايسه با پايين-ترين چارك، بالاتر بود. پس از تعديل اثر متغيرهاي مداخله گر، نسبت شانس (فاصله اطمينان 95%) سندرم متابوليك در بالاترين چارك نسبت به پايين ترين چارك مصرف لبنيات كل، لبنيات كم چرب، لبنيات پرچرب، شير، ماست و پنير به ترتيب، 97/0(66/1- 57/0)، 44/1(49/2-83/0)، 97/0(67/1-56/0)، 70/0(18/1-42/0)، 62/1(64/2-99/0)، 72/0(18/1-44/0) بود. نتيجه گيري: يافته‌هاي پژوهش حاضر از اين فرضيه كه مصرف فرآورده هاي لبني سبب حفاظت در برابر سندرم متابوليك و اجزاي آن مي شود، حمايت نمي كند.

Introduction: Epidemiological studies show that consumption of dairy products plays an important role in prevention and treatment of the metabolic syndrome (MetS). The objective of this study is to examine the relation between dairy intake with MetS and its components in Tehranian adolescents. Materials and Methods: In this cross-sectional study, 785 adolescents, aged 10 to 19 years, participants of the fourth phase of the Tehran Lipid and Glucose Study were selected. Usual dietary intake was assessed using a valid semi-quantitative food frequency questionnaire. Total dairy, low fat and high fat dairy, milk, yoghurt and cheese were and anthropometrics, biochemical measurements and blood pressure were assessed. MetS was defined according to the de Ferranti criteria. Results: Mean age of subjects was 14.8 ± 2.9 years. The prevalence of MetS was 22.2% (girls: 19.5% and boys: 25.2%). The most prevalent component for MetS among boys was high waist circumference (53.4%) and among girls was low HDL-C (53.1%). Energy density and intake of protein, total fat, saturated fat, cholesterol, calcium and phosphor were higher in the highest quartile of dairy consumption, than in the lowest quartile. After adjustment for confounders, odds ratios with 95% confidence interval for MetS in the highest quartiles of total dairy, low fat dairy, high fat dairy, milk, yoghurt and cheese were 0.97 (0.57-1.66), 1.44 (0.83-2.49), 0.97 (0.56-1.67), 0.70 (0.42-1.18), 1.62 (0.99-2.64), 0.72 (0.44-1.18) respectively, compared to the lowest quartile. Conclusions: Results of this study do not support the hypothesis that consumption of dairy products protects against MetS and its components.