بررسي الگوي كشت بهينه و تاثير آن بر مديريت منابع آبي مطالعه‌ي موردي مرودشت-كربال

A Case Study of Water Consumption Optimization Based on Improving the Cultivation Pattern: the Marvdasht-Korbal Plain

هدف از انجام اين مطالعه بررسي الگوي كشت بهينه در دشت مرودشت- كربال، و تاثير آن بر مديريت منابع آبي منطقه مي باشد. در اين تحقيق از دو شبيه برنامه ريزي خطي فازي، خطي فازي ناموزون (چي بي شف) استفاده شده است. بر اساس نتايج به‌دست آمده در الگوي برنامه ريزي خطي فازي، سطح زير كشت جو، چغندر قند نسبت به وضعيت موجود بايستي كاهش يابد. در مورد الگوي برنامه ريزي آرماني فازي در مقايسه با وضعيت موجود، سطح زير كشت گندم و جو افزايش، و سطح زير كشت ديگر فراورده‌ها كاهش يابد. همچنين، بازده‌ي برنامه اي در دو الگو كاهش داشته اند، اما اين كاهش در الگوي برنامه-ريزي خطي فازي نسبت به الگوي ديگر كمتر بوده است. در پايان پيشنهادهايي براي كاهش مصرف منابع آبي ارايه گرديده‌اند.

The aim of this study was to evaluate the optimal cropping patterns in the Marvdasht-Korbal Plain and its effects on water resources management in that area. The linear fuzzy and the uneven fuzzy programming have been used in this study. Based on the results achieved using the fuzzy linear programming, the area appropriated for cultivation of barley and sugar beets should be reduced compared to the existing situation. Using the uneven fuzzy programming, the area ear-marked for the cultivation of wheat and barley should be increased, while that for the other crops has to be reduced in comparison with the existing situation. As to the programming efficiency, they both performed less than expected; however, the linear fuzzy was more efficient than the other one. Eight recommendations have been presented for optimization of water consumption.