عنوان مقاله :
مقايسه عقلانيت ارتباطي با عقلانيت وحياني (براساس ديدگاه هابرماس و علامه طباطبايي)
عنوان فرعي :
The Comparison of Communication and Revelatory Rationalism (on the Basis of the Views of Habermas and Allamah Tabatabaee)
پديد آورندگان :
خانمحمدي، كريم نويسنده ,
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1391 شماره 57
كليدواژه :
عقلانيت وحياني , عقلانيت ارتباطي , علامه طباطبايي , يورگن هابرماس , معناشناسي
چكيده فارسي :
نگارنده در پاسخ به اين پرسش كه «آيا عقلانيت ارتباطي به مثابه آخرين نسخه عقلانيت مي تواند سعادت آفرين باشد؟». با مفروض پنداشتن سعادت بخشي عقلانيت مورد تاييد قرآن كريم، اين مفهوم را با مفهوم «عقلانيت وحياني» كه بر اساس تفسير علامه طباطبايي بازسازي شده، مقايسه نموده است.
معناشناسي و مقايسه دو مفهوم «عقلانيت ارتباطي» به عنوان روايتي سكولار، و «عقلانيت وحياني» به عنوان روايت ديني، با بهره گيري از روش هاي توافق و اختلاف پروزسكي، به صورت تلويحي، از ترجيح دومي بر اولي حكايت مي كند. اين مقايسه با هدف بررسي تشابهات و تمايزات دو مفهوم در سه جنبه، شامل بازانديشي، شناختي و هنجاري، صورت گرفته و اين نتايج حاصل شده است:
به لحاظ بازانديشي، در «عقلانيت ارتباطي» جهان طبيعي صامت بوده و انسان پديده اي همانند ساير پديده هاست، اما بر اساس «عقلانيت وحياني» جهان معنادار و زيست انساني غايتمدار است. وجه تمايز دو نوع عقلانيت، مفهوم «سعادت» است؛
به لحاظ شناختي، عقلانيت ارتباطي شناخت محور مي باشد و براي حقايق اجتماعي مابازاي بيروني قايل نيست، اما در عقلانيت وحياني شناخت به هدف درك حقايق بيروني صورت مي گيرد، از اين رو، قلمرو عقلانيت ارتباطي محدود و مقيد است؛
به لحاظ هنجاري، مطلوب عقلانيت ارتباطي، توليد هنجارهاي «مشروع» است. هنجارها در صورتي مشروع تلقي مي شوند كه با مشاركت همگاني و در يك روابط عاري از سلطه براي منافع عموم توليد گردد، اما مطلوب عقلانيت وحياني، دستيابي به هنجارهاي عادلانه است. هنجارها در صورتي عادلانه تلقي مي شوند كه مطابق با تكوين باشند، زيرا حقايق اجتماعي مابازاي بيروني داشته و حاكي از قوانين طبيعي است، هر چند دو نوع عقلانيت، در قلمرو اعتباريات بعدالاجتماع اشتراك دارند.
چكيده لاتين :
To answer the question concerning the happiness created by the communication rationalism as the last version of rationalism, the author has compared this concept with the revelatory one recreated on the basis of Allamah Tabatabaee’s interpretation by assuming the bliss originated from the rationalism proved by the Holy Qur’an.
The semantics and the comparison of the two concepts of “communication rationalism” as a secular narration and “revelatory rationalism” as a religious one through the methods of concord and discord of Brzeski in the allusive form, the priority of the second to the first one could be manifested.
This comparison has been done to investigate the commonalities and differences of the two concepts in the three retrospective, cognitive, and normative facets with the following outcome.
From the retrospective view point, in “communication rationalism” the natural world would be still and the man a phenomenon as the other ones, whereas on the basis of “revelatory rationalism”, the world and the man’s life would be meaningful and objective respectively.
The concept of happiness differentiates between the two kinds of rationalism. Cognitively, the communication rationalism would be cognition- based regardless of the external counterpart considered for the social facts, while in the revelatory rationalism; the cognition would be achieved to realize the external facts. In this regard, the area of communication rationalism is limited and constrained.
From the normative view point, the favorite of communication rationalism would be the out come of “legitimate” norms. The norms are legitimate when they are created by the public cooperation and in a relationship without any command for the public benefits.
However, the favorite of revelatory rationalism would be the attainment of fair norms. The norms are fair if they are according to the genesis, since our social facts are of external counterpart and they are narrative of natural rules, though the two kinds of rationalism are common in the realm of social validities.
چكيده عربي :
الكاتب يسعي ان يجيب علي هذا السوال: «هل العقلانيه الارتباطيه كوصفه نهاييه يمكنها ان تكون مصدرا للسعاده؟» و مع قبول العقلانيه التي هي سبب للسعاده من منظار قرآني، يقارن بين هذا و بين مفهوم «العقلانيه الوحيانيه» التي شكلت من جديد علي اساس تفسير العلامه الطباطبايي.
علم الدلالات و مقارنه مفهومي «العقلانيه التواصليه» كروايه علمانيه و «العقلانيه الوحيانيه» كروايه دينيه بالاستفاده من طرق الاتفاق و الاختلاف لبروزسكي تخبرنا ضمنيا بان الثانيه مرجحه بالنسبه الي الاولي. هذه المقارنه قصدت دراسه وجوه المشابهه و ميزات مفهومي «العقلانيه الارتباطيه» و «العقلانيه الوحيانيه» في مجالات ثلاثه و هي: اعاده التفكير، المعرفيه و المعياريه.
اما من جهه اعاده التفكير في «العقلانيه التواصليه» عالم الطبيعه عالم صامت و الانسان فيه ظاهره مثل باقي الظواهر، اما علي اساس «العقلانيه الوحيانيه» لخلق العالم و حياه الانسان فيه غايه. و المايز بين هذين المفهومين هو مفهوم «السعاده»؛
و من الجهه المعرفيه، العقلانيه التواصليه هي عقلانيه تتمحور حول محور المعرفه و لا يعترف مقابل الحقايق الاجتماعيه بامور واقعيه خارجيه، لكن العقلانيه الوحيانيه المعرفه تحصل لادراك الحقايق الخارجيه. و لهذا السبب ساحه العقلانيه الارتباطيه ساحه محدوده و مقيده.
و من الجهه المعياريه، مطلوب عقلانيه التواصليه هو انتاج المعايير المشروعه. و المعايير تعد مشروعا عندما تنتج بالمشاركه العامه و في علاقه خاليه من السلطه لمنافع العامه، لكن المطلوب للعلاقه الوحيانيه هو الحصول علي المعايير العادله. و المعايير تعد عادله عندما تكون مطابقه للتكوين.لان الحقايق الاجتماعيه لها في الخارج واقعيات و هي تحكي عن القوانين الطبيعيه، رغم ان العقلانيتين مشتركتان في ساحه الاعتباريات بعد الاجتماع.
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 57 سال 1391
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان