عنوان مقاله :
Study in Arthurʹʹs Thesis about Marxʹʹs Being Influenced by Hegelʹʹs Master-Servant in Labor
عنوان فرعي :
بررسي تاثيرپذيري ماركس در مفهوم كار از ارباب و بندهي هگل
پديد آورندگان :
سيفي، مجتبي نويسنده , , مشكات، محمد نويسنده دانشگاه اصفهان,; ,
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه سال 1393 شماره 15
كليدواژه :
Arthur , Hegel , Master-Servant , هگل , Labor , كار , Marx , ماركس , ارباب و بنده
چكيده فارسي :
تاثيرپذيري ماركس از هگل امري است مورد اتفاق و خصوصاً تاثيرپذيري اش از بخش ارباب و بنده پديدارشناسي روح، اگرچه نظريه اي مشهور اما براي برخي مانند آرتور، افسانه اي بيش نيست. امثال سارتر و هيپوليت كه تحت تاثير كوژو، منشا شهرت اين نظريه هستند بدون ذكر هيچ شاهدي، طرح مدعا كردهاند. ماركوزه به نقل جمله اي از دست نوشته هاي اقتصادي و فلسفي 1844 ماركس اكتفا كرده است و آرتور را بر آن داشته است تا با محوريت اين اثر ماركس و نقد ماركوزه، بر نظريه تاثيرپذيري مهر ابطال بزند. استدلال آرتور اين است كه ماركس هيچ ارجاعي به ارباب و بنده ندارد و نقدي كه به هگل درباره مفهوم «كار» وارد مي كند به دليل تفاوتش با رويكرد هگل به «كار» در ارباب و بنده، ناظر بر اين بخش از پديدارشناسي نيست. در نقد استدلال آرتور ميتوان گفت رد دليل، نافي مدعا نيست و بايد به ديگر آثار ماركس هم مراجعه كرد. هگل در ارباب و بنده، كار را رها كننده بنده از حيث طبيعياش، دگرگون كننده، سازنده و عامل فعليت و آزادي ميداند و دقيقاً همين عناصر با همين واژه ها در دو اثر مهم ماركس، گروندريسه و كاپيتال، در ارتباط با كار انسان مطرح شدهاند. متاسفانه واژه تاثيرپذيري بدون اينكه دقيقاً مشخص شود به چه معنا است، مورد استفادهي موافقين و مخالفين نظريهي مذكور واقع شده است. تامل در كاربرد اين واژه نشان ميدهد ارجاع يا عدم ارجاع به متن اثر يك صاحب راي نمي تواند دليل منطقياي بر تاثيرپذيري يا عدم تاثيرپذيري ديگران از او باشد. در مورد ماركس، علاوه بر موارد يكساني تلقي فلسفي او از «كار» با ديدگاه هگل در ارباب و بنده، استفاده فراوان او از كليد واژههاي هگلي خاص اين بخش از پديدارشناسي به ضميمه اعترافش بر شاگردي هگل، شاهدي قوي بر تاثيرپذيري او در مفهوم كار از ارباب و بنده هگل مي باشد.
چكيده لاتين :
No one is denying that Hegel had a strong influence on Marx, especially influenced by the Master-Servitude of Phenomenology of Spirit. For people like Arthur, however, it is not more than a Myth. Sartre and Hyppolite who influenced by Kojeve are the creators of this famous theory, but, they have claimed this without any evidences. Based on Marcuse’s citation of Marxʹs Economic and Philosophical Manuscripts of 1844, Arthur begins to criticize the theory. His argument is that Marx never refers to this section of Phenomenology of Spirit. Here, I argue that Marx used the keywords of this section in his other writings such as; Gauderies and Capital. Furthermore, it can be said that the meaning of very influence is not clear enough.
عنوان نشريه :
پژوهشهاي فلسفي- دانشگاه تبريز
عنوان نشريه :
پژوهشهاي فلسفي- دانشگاه تبريز
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه با شماره پیاپی 15 سال 1393
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان