بررسي ارتباط بين توانايي حل مساله و ميزان استفاده از بازي‌هاي رايانه‌اي در دانش‌آموزان مقطع پيش دانشگاهي

The relationship between problem-solving ability and the use of computer games in pre-college students

هدف از اين پژوهشي بررسي توانايي حل مساله در بين استفاده‌كنندگان از بازي‌هاي رايانه‌اي است. با توجه به اين كه در بازي‌هاي رايانه‌اي نيز فرد با مسايلي مواجه مي‌شود كه بايد آن‌ها را حل كند، در اين پژوهش قصد داريم ببينيم كه بين گروه‌هايي كه به ميزان مختلف از اين بازي‌ها استفاده مي‌كنند در حل مساله تفاوت وجود دارد؟ روش تحقيق اين پژوهش توصيفي از نوع زمينه‌يابي است. جامعه‌ي آماري اين پژوهش شامل تمامي پسران پيش‌دانشگاهي شهر همدان در سال تحصيلي 91-90 است. 260 نفر از اين دانش‌آموزان بصورت نمونه‌گيري خوشه‌اي چندمرحله‌اي به صورت تصادفي انتخاب شدند. تحليل داده‌ها با استفاده از آزمون تحليل واريانس يكراهه انجام شد. ابزار گردآوري داده‌ها پرسشنامه استاندارد حل مساله (هپنر و پترسن، 1982) مي‌باشد. يافته‌ها نشان داد كه 1- تفاوت در اعتماد به حل مساله در بين گروه‌هايي كه به ميزان مختلف از بازي‌هاي رايانه‌اي استفاده مي‌كردند معنادار بود (048/0sig، در سطح 05/0p < ). هم چنين نتايج نشان داد كه گروه‌ها از لحاظ سبك گرايش-اجتناب (325/0sig، در سطح 05/0p < ) و اعتماد به حل مساله (810/0sig، در سطح 05/0p < ) تفاوت معناداري با هم ندارند. نتايج نشان داد افرادي كه هر روز از بازي‌هاي رايانه‌اي استفاده مي‌كردند با گروهي كه هفته‌اي چندبار و گروهي كه خيلي كم بازي مي‌كردند و نيز با گروهي كه بازي نمي‌كردند در اعتماد به حل مساله متفاوت بودند. اما گروه‌ها به لحاظ سبك گرايش-اجتناب به حل مساله و كنترل شخصي در مساله با هم تفاوتي نداشتند. البته حل مساله متغيري است كه تحت تاثير عوامل مختلف است و عوامل زيادي از جمله عوامل فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي بر آن تاثير مي‌گذارند و براي اينكه افراد در حل مساله توانا باشند بايد زمينه‌اي را كه شامل عوامل لازم براي پرورش توانايي حل مساله باشد را فراهم كنيم.

The purpose of this study was investigating the problem-solving ability among users of computer games. Problem -solving ability refers to the personʹs ability to deal with problems and difficulties faced with problems at playing games. Research methodology in this study was a descriptive survey-type Statistical population in this research consisted of all pre-university students in Hamadan’s City in 1390-91academic year. Consisted: 260 of these students were selected by using multi-stage cluster sampling method. Data analysis was performed by using one way ANOVA test. The Tool for gathering data was Standard problem-solving questionnaire) Peterson and Heppner, 1982). After analyzing the data by using One way ANOVA test, result showed that: 1- there were significant differences between groups in the confidence for problem-solving (p < 0.05, sig 0.048). 2- There were no significant differences between groups in the trends- avoiding style to problem-solving (p < 0.05, sig 0.325). 3- Also no significant differences was found between groups in personal control regarding problem solving (p < 0.05, sig 0.810). There were significant different differences in confidence in problem solving. Among the group that played computer games and basis and those that played games several times a week and those who played such games a limited number of times per week and those who did not try the games all. But the groups showed no significant different with regard to trends avoiding style to problem solving: of course problem solving is a variable which is affected by various factors including socio-cultural and economic conditions. And in order to promote problem-solving ability relevant conditions show be prepared.