عنوان مقاله :
بررسي ارتباط بين الگوهاي غذايي و شيوع سندرم روده تحريك پذير
عنوان فرعي :
A Study on the Relationship between Dietary Patterns and Prevalence of Irritable Bowel Syndrome
پديد آورندگان :
صادقي، اميد نويسنده دانشكده تغذيه و علوم غذايي,گروه تغذيه جامعه,دانشگاه علوم پزشكي اصفهان,اصفهان,ايران , , خياط زاده، سيدسعيد نويسنده كارشناسي ارشد علوم بهداشتي در تغذيه، مركز تحقيقات امنيت غذايي، دانشگاه علوم پزشكي اصفهان Khayyatzadeh, S.S , اسماعيل زاده، احمد نويسنده دانشگاه علوم پزشكي اصفهان,دانشكده بهداشت;دانشگاه علوم پزشكي اصفهان,مركز تحقيقات امنيت غذايي و تغذيه; , , حسن زاده كشتلي، عمار نويسنده پزشك، دانشگاه آلبرتا، ادمونتون، آلبرتا، كانادا Hasanzadeh Keshteli, A , اديبي، پيمان نويسنده ,
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1394 شماره 77
كليدواژه :
بيماريهاي عملكرد كولون , بيماريهاي معدي و روده , رژيم غذايي
چكيده فارسي :
مقدمه و هدف: اگرچه فاكتورهاي غذايي متعددي در ارتباط با تشديد يا بهبود علايم سندرم روده تحريك پذير (Irritable Bowel Syndrome; IBS) گزارش شده است، اما هيج اطلاعاتي در مورد ارتباط الگوهاي غذايي با سندرم روده تحريك پذير در دسترس نيست. اين مطالعه ارتباط بين الگوهاي غذايي با خطر ابتلا به سندرم روده تحريك پذير را بررسي مي كند. روش كار: اين مطالعه مقطعي در بين 3846 بزرگسال ايراني شاغل در 50 مركز بهداشت در استان اصفهان صورت گرفت. اطلاعات رژيمي افراد با استفاده از پرسشنامه ي بسامد خوراك نيمه كمي كه داراي 106 آيتم غذايي با فرمت ويلت بود و توسط خود افراد تكميل مي شد جمع آوري گرديد. اين پرسشنامه مخصوص بزرگسالان ايراني طراحي شده است و روايي آن قبلا مورد سنجش قرار گرفته است. از يك نسخه فارسي و اصلاح شده اي از پرسشنامه Rome III به عنوان بخشي از پرسشنامه اصلي، براي ارزيابي اختلالات عملكردي دستگاه گوارش (FGIDs) كه شامل سندرم روده تحريك پذير هم هست استفاده شد. براي شناسايي الگوي هاي غذايي اصلي بر پايه ي 39 گروه غذايي، از آناليز فاكتور اصلي استفاده شد. نتايج: 4 الگوي اصلي غذايي شناسايي شد: 1) الگوي غذايي "فست فود" 2) الگوي غذايي "سنتي" 3) الگوي غذايي "گياه خواري" 4) الگوي غذايي "غربي" . مشخصات عمومي افراد در بين چارك هاي مربوط به الگوهاي اصلي غذايي تفاوت معني داري با يكديگر نداشتند. تعديل عادات مرتبط با غذا نشان داد، افرادي كه در بالاترين چارك الگوي غذايي "فست فود" قرار دارند در مقايسه با افرادي كه در پايين ترين چارك قرار دارند، از شانس بيشتري براي ابتلا به سندرم روده تحريك پذير برخوردار هستند (05/0 Ptrend= 75/1 ,99/0 ;32/1). ارتباط معكوسي بين الگوي غذايي "گياه خواري" و خطر سندرم روده تحريك پذير مشاهده شد؛ اين ارتباط حتي پس از تعديل متغيرهاي مخدوش گر شامل عادات مرتبط با غذا، معني دار باقي ماند؛ به طوري كه افراد در بالاترين چارك الگوي غذايي "گياه خواري"، 24% شانس كمتري براي ابتلا به سندرم روده تحريك پذير داشتند (02/0 Ptrend= ;98/0، 59/0 ;76/0). هيچ ارتباط معني داري بين الگوهاي غذايي "سنتي" و "غربي" و خطر بروز سندرم روده تحريك پذير حتي پس از تعديل متغيرهاي مخدوش گر مشاهده نشد. همچنين ارتباط معكوس معني داري بين الگوي غذايي "گياه خواري" و خطر ابتلا به سندرم روده تحريك پذير در افراد با وزن نرمال مشاهده شد (01/0 Ptrend=). هيچ ارتباط معني داري بين الگوي غذايي "فست فود" و "غربي" با سندرم روده تحريك پذير وجود نداشت. نتيجه نهايي: نتايج اين مطالعه نشان ميدهد كه الگوي غذايي "گياه خواري" با كاهش خطر ابتلا به سندرم روده تحريك پذير همراه است. در مقابل، الگوي غذايي "فست فود" با خطر بيشتري براي ابتلا به سندرم روده تحريك پذير ارتباط دارد.
چكيده لاتين :
Introduction & Objective: Although several dietary factors have been reported to alleviate or ag-gravate the symptoms of irritable bowel syndrome (IBS), no information is available linking dietary patterns to irritable bowel syndrome. Objective: This study was undertaken to assess the association between dietary patterns and the risk of irritable bowel syndrome among Ira-nian adults. Materials & Methods: In this cross-sectional study, data on 3846 Iranian general adults working in 50 different health centers were examined. Dietary intake of the participants was assessed using a 106-item self-administered Dish-based Semi-quantitative Food Frequency Question-naire (DS-FFQ) which was designed and validated specifically for Iranian adults. A modified Persian version of the Rome III questionnaire was used for assessment of FGIDs, including IBS, which was defined according to ROME III criteria. To identify major dietary patterns based on the 39 food groups, we used principal component analysis. Results: We identified four major dietary patterns: 1) “fast food” dietary pattern; 2) “tradi-tional” dietary pattern; 3) “lacto-vegetarian” dietary pattern; 4) “western” dietary pattern. Af-ter adjustment for potential confounders, we found that those in the highest quartile of “fast food” dietary pattern tended to have higher risk of IBS than those in the lowest quartile (1.32; 0.99, 1.75, Ptrend=0.05). An inverse association was found between “lacto-vegetarian” die-tary pattern and risk of IBS; such that even after adjustment for potential confounders, those in top quartile of this dietary pattern were 24% less likely to have IBS (0.76; 0.59, 0.98; Ptrend=0.02). No overall significant associations were observed between “traditional” and “western” dietary patterns and risk of IBS, either before or after adjustment for covariates. Conclusion: We found that “lacto-vegetarian” dietary pattern was associated with reduced risk , while “fast food” dietary pattern was associated with a greater risk of IBS in Iranian adults. (Sci J Hamadan Univ Med Sci 2015; 22 (3): 224-236)
عنوان نشريه :
مجله علمي دانشگاه علوم پزشكي و خدمات درماني همدان
عنوان نشريه :
مجله علمي دانشگاه علوم پزشكي و خدمات درماني همدان
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 77 سال 1394
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان