عنوان مقاله :
امكانپذيري آكراسيا از منظر سقراط و ارسطو
عنوان فرعي :
The Possibility of Akrasia from the viewpoint of Socrates and Aristotle
پديد آورندگان :
آذرگين، آروين نويسنده دانشجوي دكتري فلسفه، دانشگاه اصفهان Azargin, Arvin , توكلي، غلامحسين نويسنده استاديار گروه فلسفه، دانشگاه اصفهان Tawakkoli, Gholam Hossein
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه سال 1394 شماره 16
كليدواژه :
خرد , خير , سقراط , لذت , ناخويشتنداري , ضعف اراده , ارسطو , آكراسيا
چكيده فارسي :
آكراسيا هنگامي رخ ميدهد كه فاعل، در حالي كه ميتواند بهترين را انجام دهد، برخلاف حكمِ همهجانبهنگرِ خويش به بهترين، رفتار كند. اين مسيله را اولين بار سقراط مطرح كرد. وي ميگفت وقوع آكراسيا امكانناپذير است. زيرا هيچ انساني نميتواند عامدانه اشتباه كند و يا بهترين را انتخاب نكند. اگر گاهي به نظر ميآيد كه برخي عامدانه دست به عمل نادرست ميزنند، از آنروست كه به دليل ناداني آن عمل را خير بهشمار ميآورند. سقراط با معادل دانستن خير و امر لذتبخش، اين سخن را كه «خرد مغلوب شهوت ميشود» بياساس شمرد. در نظر او هيچ چيز نيرومندتر از دانش نيست. اما ارسطو را مدافع امكان وقوع آكراسيا دانستهاند. او ميان دانش محقق و دانش معلق تمايز مينهد. در دانش معلق شايد فاعل به كليات علم داشته باشد اما جزييات مربوطه را نداند و يا با اينكه به هر دو علم دارد اما علمش به مانند انسان در خواب، ديوانه يا مست، ظاهري باشد. تنها دانش معلق است كه ممكن است برخلاف آن رفتار شود. اين كه فاعل با علم محقق، مرتكب خطا بشود، درك نشدني است. اين مقاله نشان ميدهد چگونه برخلاف تصور بعضي از پژوهشگران، موضع ارسطو به موضع سقراط نزديك است.
چكيده لاتين :
When an agent acts contrary to his, all-things-considered, best judgment while he is able to do the best he acts akratically. Socrates for the first time posed the problem. He believed that akrasia is impossible since nobody can act wrong intentionally or waiver the best. But it sometimes seems that people commit evil intentionally; the reason, according to Socrates, is that they count the action in question as good due to their ignorance. Equating the good and pleasant, Socrates declares that the claim that "reason is sometimes overcome by passion" is baseless. Socrates knows nothing more powerful than knowledge. But Aristotle is known to be a defender of possibility of akrasia. He distinguishes between actualized and suspended knowledge. Agent with suspended knowledge may know related universals but particulars, or he may know both, but his knowledge is superficial like an asleep, insane or a drunken man. It is only the suspended knowledge that might be acted contrary to. It is not comprehensible that an agent equipped with actualized knowledge slips. This paper tries to show that, despite the opinion of some scholars, Aristotleʹs standpoint is very close to that of Socrates.
عنوان نشريه :
پژوهشهاي فلسفي- دانشگاه تبريز
عنوان نشريه :
پژوهشهاي فلسفي- دانشگاه تبريز
اطلاعات موجودي :
دوفصلنامه با شماره پیاپی 16 سال 1394
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان