بررسي عوامل اجتماعي مرتبط با گرايش دانش آموزان به رفتارهاي نابهنجار: مطالعه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر اهر

Investigating social factors related to the tendency of students to abnormal behavior (Study of female students in secondary school in Ahar)

پژوهش حاضر باهدف بررسي عوامل اجتماعي مرتبط با گرايش دانش‌آموزان به رفتارهاي نابهنجار انجام گرفته است. جامعه آماري پژوهش را كليه دانش‌آموزان دختر مقطع متوسط شهر اهر تشكيل مي‌دهند كه تعداد 280 نفر از آن ها به روش نمونه‌گيري طبقه‌اي متناسب با حجم انتخاب شده و اطلاعات مورد نياز با استفاده از تكنيك پرسشنامه گردآوري شده است. بر اساس نتايج حاصل از تحليل‌هاي دو متغيره و چند متغيره، رابطه آماري معني‌داري بين متغيرهاي تعهد آموزشگاهي، تعهد خانوادگي، صميمت خانوادگي، داشتن همسالان منحرف، احساس تبعيض در مدرسه، محل سكونت، پايه تحصيلي و پايگاه اجتماعي- اقتصادي والدين پاسخگويان با متغير گرايش دانش‌آموزان به رفتارهاي نابهنجار وجود دارد. بر اساس ضرايب بتاي استاندارد، متغير تعهد آموزشگاهي و تعهد خانوادگي بيشترين رابطه منفي را با متغير گرايش به رفتارهاي نابهنجار داشته‌اند، به طوري كه روي هم رفته 30 درصد از تغييرات متغير ملاك را تبيين مي‌كنند. در كل، حدود 46 درصد از تغييرات متغير گرايش به رفتارهاي نابهنجار توسط متغيرهاي مذكور قابل پيش‌بيني است.

This study aimed to investigate the social factors related with the tendency of students to abnormal behavior. The population consisted of all secondary school students in Ahar among whom 280 students were selected through stratified sampling method, and required information is collected using a questionnaire technique.Based on the results of the bivariate and multivariate analysis, there is statistically significant relationship between the variables of school commitment, family commitment, family intimacy, having deviant peers, perceived discrimination in the school, location, grade and parent’s socio- economic status with student tendency to abnormal behavior. Based on the beta coefficient standards, variables of commitment to the school and family have had the highest negative correlation with the tendency to abnormal behavior that explained 30 percent of criterion variables. In total, about 46% of the changes of tendency to abnormal behavior predicted by these variables.