عنوان مقاله :
نقد و بررسي شاخص طول در تاريخ گذاري قرآن با تاكيد بر تحقيقات بلاشر
عنوان فرعي :
A Review and Evaluation of the Factor of Length in Chronology of the Quran with an Emphasis on Blasher’s Research
پديد آورندگان :
لك زايي، صغري نويسنده دانشجوي دكتري علوم و معارف نهج البلاغه دانشگاه كاشان , , نكونام، جعفر نويسنده دانشيار گروه علوم قرآن و حديث دانشگاه قم ,
اطلاعات موجودي :
ماهنامه سال 1394 شماره 214
كليدواژه :
طبقه بندي آيات , مكي و مدني , طبقه بندي بلاشر , chronology of the Quran , index of length , classification of Blasher , تاريخ گذاري قرآن , Meccan and Medinite , تحديد تاريخ القرآن الكريم , تصنيف الآيات , تصنيف بلاشير , classification of verses , شاخص طول , معيار طول الآيات والسور , السور المكّيه والمدنيه
چكيده فارسي :
تحقيقات صورت گرفته بر تاريخ گذاري قرآن از سوي بلاشر نشان مي دهد كه وي نيز همانند ساير خاورشناسان به روايات ترتيب نزول توجهي نداشته و براساس شاخص هاي سبك شناسي نظير شاخص طول آيات و سور به طبقه بندي چهار دوره اي از سور قرآن براساس سه دوره مكي و يك دوره مدني اقدام نموده است. پيش فرض او اين است كه با گذر رسالت، طول آيات و سور افزوده مي شده است. به طور طبيعي، اين سوال مهم جلب نظر مي كند كه بلاشر با چه دليل و توجيهي از اين شاخص در تاريخ گذاري بهره برده و اصولاً اعتبار و كارايي علمي اين روش تا چه اندازه است؟ اين پژوهش با روش توصيفي به نقد و بررسي معيار طول در تاريخ گذاري قرآن با تاكيد بر تحقيقات بلاشر پرداخته است؛ در نهايت، استثناياتي در اين بين شناسايي گرديد كه از ميزان اعتبار شاخص طول در تاريخ گذاري كاست.
چكيده لاتين :
Research carried out by Blasher on the chronology of the Quran shows that, like the other orientalists, Blasher has not taken into account the traditions about the order of revelation. Based on stylisticsʹ indicators, such as length of the verses and chapters, he has classified the chapters of the Quran into four periods: three Meccan periods and one Medinite period. His assumption is that over the course of the prophetic mission, the verses and chapters were lengthened. Naturally, an important question that arises is that what justification and reason did Blasher have for using these criteria in chronology, and basically to what extent is this method scientifically valid and effective? Using a descriptive approach, this study reviewed the factor of length in chronology of the Quran with an emphasis on Blasher’s research; at the end, exceptions were found that questioned the validity of the length index in chronology.
چكيده عربي :
البحوث التي اجراها المستشرق الفرنسي ريجي بلاشير حول تاريخ القرآن الكريم تشير الي انّه كساير المستشرقين الذين لم يعيروا اهميهً للروايات بغيه تحديد ترتيب نزول آيات كتاب الله وسوره، حيث اعتمد علي معايير علم الاسلوبيات من قبيل معيار طول الآيات والسور وقام علي هذا الاساس بتصنيف سور القرآن ضمن اربع مراحل ثلاثه منها مكّيه وواحده مدنيه. الفرضيه التي ارتكز بلاشير عليها هي انّ حجم كلّ آيهٍ وسورهٍ يتزايد مع مرور الزمان علي تاريخ البعثه النبوّيه، ولكن يطرح علي هذا المستشرق استفساران، هما: ما هو الدليل الذي استند اليه بلاشير لاثبات صحّه هذا المعيار لتحديد تاريخ القرآن الكريم؟ ولو كان هذا الاسلوب التاريخي عملياً، فما هو مدي اعتباره؟
تمّ تدوين هذه المقاله وفق منهج بحثٍ توصيفيٍّ بهدف نقد وتحليل المعيار الذي استند اليه ريجي بلاشير لتحديد تاريخ القرآن الكريم من خلال تسليط الضو علي دراساته التي دوّنها علي هذا الصعيد، وفي ختام البحث ذكر الباحثان استثنا اتٍ تقلّل من مدي اعتبار معيار طول الآيات والسور في تحديد تاريخ القرآن الكريم.
اطلاعات موجودي :
ماهنامه با شماره پیاپی 214 سال 1394
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان