ارتباط هوش هيجاني، عدالت سازماني و رضايت از شغل با تعهد سازماني كاركنان بيمارستان پورسيناي شهر رشت

The Relationship Between Emotional Intelligence, Relationship Between Emotional Intelligence, Organizational Justice, Job Satisfaction and Organizational Commitment Personnel,of the Personnal of PourS

چكيده مقدمه: ملاك برتري سازمان‌ها نسبت به هم، وضعيت كاركنان شاغل در آنها هستند كه ميزان وفاداري و پيمانشان باعث مي‌شود وظايف محوله را با كيفيت بالاتري انجام دهند. حساس بودن اين جستار در بيمارستان‌ها مي‌تواند كانون توجه باشد. هدف: تعيين ارتباط هوش هيجاني، عدالت سازماني و رضايت از شغل با تعهد سازماني كاركنان بزرگ‌ترين بيمارستان ترومايي شمال كشور (پورسينا) مواد و روش‌ها: طرح پژوهشي، پيمايشي و از نوع دوره‌اي و جامعه‌آماري دربرگيرنده همه پزشكان، پرستاران، كاركنان بخش راديولوژي، اداري و نيروهاي خدماتي بيمارستان دولتي پورسيناي شهر رشت در سال 1391 بود. 216 نفر به ‌شيوه نمونه‌گيري سهميه‌اي انتخاب شدند و به‌پرسشنامه‌هاي اطلاعات جمعيت‌شناختي، هوش‌هيجاني، عدالت سازماني، رضايت از شغل و تعهد سازماني پاسخ دادند. كليه داده‌ها با نرم‌افزارSPSS نسخه 16 تحليل شد. نتايج: تحليل‌رگرسيون چندگانه نشان داد سه متغير پيش‌بيني‌كننده آگاهي اجتماعي (324/0B=، 0001/0P < )، عدالت مراوده‌اي (286/0B= ، 0001/0 > P) و مدت تحصيل (248/0B=- ، 0001/0 > P) به‌طور معني‌داري توانستند 19% از واريانس مشترك نتايج تعهد سازماني را تبيين كنند (0001/0 P < ، 037/15 F=). نتيجه‌گيري: تعهد سازماني عامل اساسي موثر بر كيفيت خدمات بيمارستاني بوده و گردانندگان اين مراكز درماني مي‌تواند با تقويت آگاهي اجتماعي و رعايت عدالت مراوده‌اي بويژه در كاركنان داراي تحصيلات بالا سطوح تعهد سازماني را در آنان ارتقا بخشند. نتايج اين مطالعه مورد بحث قرار گرفته است.

Abstract Introduction: The advantages of some organizations over others, are the employees in those organizations whose level of loyalty and commitment causes the duties to be performed with higher quality.The sensitivity of this issue in hospitals could be in the spotlight. Objectives: The aim of this study was to investigate the relationship between emotional intelligence, organizational justice, job satisfaction and organizational commitment in the largest trauma hospital (Poursina) in the north of Iran. Materials and Methods: The survey was a cross-sectional one and statistical population included all physicians, nurses, radiology staff, administrative and the services personnel of Pour-sina hospital in Rasht. Totally, 216 individuals were selected by Quota sampling and responded to demographic information, emotional intelligence, organizational justice, job satisfaction and organizational commitment questionnaires. All data were analyzed by SPSS software version 16. Results: Multiple Regression Analysis revealed that three predictive variables of social awareness (B=0.324, P < 0.0001), procedural justice (B=0.286, P < 0.0001), and duration of education (B=-0.248, P < 0.0001) could significantly explain %19 of the shared variance of organizational commitment (F= 15.037,P < 0.0001). Conclusion: The organizational commitment is the major factor affecting the quality of hospital services, and managers of such therapeutic centers can improve their levels of organizational commitment by promoting the social awareness and adhering to procedural justice, especially in personnel with high education. Conflict of interest: non declared