تاثير تضعيف اجتماعي بر تعهد سازماني و درگيري شغلي

The Effects Of Social Undermining On Organizational Commitment

رفتارهاي انحرافي و مخرب سازماني يا سمت تاريك رفتار سازماني، در دو دهه گذشته مورد توجه گسترده محققين اين حوزه قرار گرفته است. رفتارهاي تضعيف كننده اجتماعي، بدرفتاري هاي بين فردي در ظاهر كم اثري هستند كه در صورت تداوم مي توانند اثرات مخرب زيادي بر كاركنان داشته باشد. در اين پژوهش با هدف نشان دادن اثرات مخرب اين پديده، به بررسي تاثير تضعيف اجتماعي بر تعهد سازماني و درگيري شغلي كاركنان پرداخته شده است. بدين منظور، اطلاعات نمونه اي 158 تايي از كاركنان مركز همكاري هاي فناوري و نوآوري رياست جمهوري به صورت تصادفي و به وسيله پرسشنامه جمع آوري گرديد و مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. نتايج نشان مي دهد تضعيف اجتماعي اعمال شده از سوي همكاران و سرپرست باعث كاهش معنادار درگيري شغلي و تعهد سازماني در دو بعد تعهد عاطفي و تعهد هنجاري در كاركنان مي شود ولي همانطور كه انتظار مي رفت تاثير معناداري در تعهد استمراري كاركنان ندارد. به علاوه فرضيه مطرح شده بر اساس تيوري انصاف، مبني بر نقش تعديل گري ويژگي شخصيتي وظيفه شناسي در رابطه تضعيف اجتماعي و دو نگرش شغلي تعهد سازماني و درگيري شغلي نيز مورد آزمون و تاييد قرار گرفت. لذا لازم است مديران سازمان ها با شناخت اين پديده و اثرات مخرب آن ، اقدامات پيشگيرانه، مشاوره اي و آموزشي لازم را براي به حداقل رساندن اثرات منفي آن به كار بندند.

Organizational Deviance and misbehavior or the dark side of organizational behavior has been a matter of research during the last two decades. Social undermining is an interpersonal insidious misbehavior and is significantly associated with employeeʹs outcomes if it continues over time. The effects of social undermining on employeeʹs commitment and job involvement were tested among employees of Iranʹs presidential center for innovation and technology cooperation. The data gathered by distribution of questionnaire among 158 employees using random sampling method. Results show that social undermining by coworkers and supervisors has considerable effects on employeeʹs job involvement and affective and normative commitment, but as predicted, not on continuous commitment. Moreover, based on fairness theory, the hypothesis of the mediating role of conscientiousness in the effects of social undermining on job involvement and organizational commitment was developed and tested. It is advised that organizations should consider preventing actions, training and counseling employees to minimize social undermining behavior and its consequences on employeeʹs outcomes.