بازتاب رياليسم وهمي در رمان شهري كه زير درختان سدر مرد

Fantastic Realism in “The City which Died under Cedar Trees”

رياليسم وهمي اصطلاحي در مكتب‌هاي ادبي است كه نام روسيه و نويسنده بزرگ آن داستايفسكي را تداعي مي‌كند. اين سبك ميان نويسندگان ايراني‌اي هم گسترش يافت كه ازطريق ترجمه با آثار نويسندگان جهان به‌ويژه روسيه آشنايي كسب كرده بودند و به‌دلايل فرهنگي زمينه و آمادگي پذيرش چنين روشي را داشتند. رياليسم وهمي نظريه‌اي نو در مكتب‌هاي ادبي است كه در بطن خود واقعيت و وهم و گمان را درهم مي آميزد و درحين پرداختن به واقعيت بيروني، واقعيت را برمبناي درون انسان به تصوير مي كشد. همين سبب مي شود كه خواننده در شناخت حقيقت دچار ترديد و دودلي شود. دربين نويسندگان ايراني، خسرو حمزوي بيش‌از ديگران به اين سبك گرايش دارد و رمان شهري كه زير درختان سدر مرد يكي از بهترين رمان هاي اين نويسنده است كه رگه هاي رياليسم وهمي را به‌وفور مي توان در آن يافت. در اين رهيافت رمان شهري كه زير درختان سدر مرد براساس رياليسم وهمي به‌روش توصيفي ـ‌تحليلي بررسي مي شود.

Fantastic Realism is a genre which remind us of Russia and its great writer Dostoevsky. This genre has been developed in Iran among Iranian writers who have been familiar with the books of world literature, especially Russian literature. Fantastic Realism employs and combines reality and imagination, and while it concerns the reality related to human beings, it pictures that kind of reality which is internal. That is why the reader has some difficulty in finding the true meaning in such novels. Among the Iranian writers, Khosro Hamzavi is more inclined to this genre and the novel The City which Died under the Cedar Trees is one of the best novels of this writer which is written on the basis and reflects Fantastic Realism. The City which Died under the Cedar Trees is discussed in this paper based on Fantastic Realism using a descriptive-analytic method.