راشد‌الغنوشي و مردم‌سالاري ديني

پژوهش حاضر تحت عنوان »راشد‌الغنوشي و مردم‌سالاري ديني« مي‌باشد كه به بررسي چرايي و چيستي مردم‌سالاري ديني در انديشه راشد‌الغنوشي مي‌پردازد و به اين پرسش پاسخ داده مي‌شود كه چرا غنوشي و اسلام‌گرايان تونسي به گفتمان مردم‌سالاري يا دموكراسي كه تا چند دهه پيش، از بردن نام آن هم اكراه داشتند، روي آوردند؟ و در اين الگوي مردم‌سالاري ديني جايگاه حقوق بشر و آزادي عقيده و انديشه كجاست؟ بررسي مقوله مردم‌سالاري، از جمله مقولاتي نيست كه مسلمانان براي بار نخست و از طريق تجربه غربي با آن آشنا شده باشند، بلكه بالعكس مردم‌سالاري در تجربه و تيوري سياسي مسلمانان حاضر بوده است. گواه آن تجربه حكومت اسلامي در صدر اسلام مي‌باشد. حكومت پيامبر (ص) در مدينه و چند سال حاكميت حضرت علي (ع) در كوفه بزرگترين شاهد در تجربه نحوه دخالت مردم در حكومت است. راشد‌الغنوشي نيز از نسل جديد متفكران اخواني به بررسي مردم‌سالاري ديني پرداخته و آن را مورد بررسي قرار داده است. در اين مقاله كه با روش تحقيق توصيفي-تحليلي و از طريق جمع‌آوري اطلاعات به صورت كتابخانه‌اي از منابع صورت گرفته است، با مقدمه‌اي در خصوص توصيف دموكراسي و امكان سازش آن با دين، به بررسي ابعاد مختلف مردم‌سالاري ديني در انديشه راشد‌الغنوشي پرداخته شده است. و در اين راستا مقولاتي چون آزادي و نقش مردم در حكومت ديني در ابعاد مشروعيت، نظارت و رابطه با حكومت مورد توجه قرار گرفته است.