بازنگري مباني فكري - كلامي الگوهاي اجتماعي زن

پي ريزي تمدن نوين اسلامي جز با تدوين الگوي جامع ديني در موضوعات مختلف امكان پذير نيست. طراحي الگوي جامع نيز فعاليتي پويا و پايدار و نيازمند اجتهاد مستمر است. استنباط و تبيين مباني و معارف اسلام از منابع ديني، ضرورت طراحي الگوهاست. الگوها در حقيقت نقطه ي تلاقي و خط تماس نظام هاي معرفتي با نهادهاي عيني و اجتماعي است. در اين مقاله با روش توصيفي تحليلي به سه الگو اشاره خواهد شد. در الگوي اول، نقش زن بسيار محدود تبيين مي شود و دامنه ي تأثير وي تنها در محيط خانه است. در الگوي دوم، زن به عنوان ابزار مطرح شده و نقش سرگرم كننده دارد. در الگوي سوم، زن هم در محيط خانه و هم در جامعه نقش دارد. مطابق نتايج حاصل از اين مقاله، اسلام در افقي بالاتر، شرايط اثر زن را كلان تر و جدي تر از حضور اجتماعي به معناي متداول و اشتغال در نظر گرفته است. همچنين مسئوليت ديني و تمدني زن را به خانواده تقليل نداده است، همچناني كه خانواده و نقش بي بديل زن را در تاريخ سازي كم اثر نديده است. تدوين الگوي جامع زن مسلمان از اولويت هاي پژوهشي است كه در برخي از مراكز ذي ربط آغاز شده و ادامه دارد. مقاله ي حاضر درصدد بيان مباني كلامي اين الگوست.