امريكا و چالش قدرت در امريكاي لاتين: مقايسه رويكرد ايران و چين

تحولات عملي و نظري در عرصه سياست بين المللي با ايجاد تغيير در دستوركار سياست خارجي كشورها باعث شد تا مناطق با ويژگي هاي متنوع خود موردتوجه قدرت هاي فرامنطقه اي قرار گيرد. اين مقاله با تمركز موضوعي بر منطقه امريكاي لاتين و طرح اين سوال كه نوع رويكرد و اهداف چين و ايران در افزايش تعامل با اين منطقه كه حوزه نفوذ سنتي و ژئوپليتيك امريكا نيز محسوب مي شود داراي چه تفاوت ها و تشابهاتي است با تكيه بر روشي مقايسه اي بر اين نظر است كه باوجود اشتراك نظر تهران و بيجينگ در انتقاد از نظم موجود بين المللي چيني ها راه گسترش نفوذ خود را در امريكاي لاتين با شناخت نيازهاي متقابل اقتصادي خود و منطقه ديده و اين در حالي است كه نگرش ايران در اين منطقه با توجه به جهت گيري هاي سياست خارجي غالباً اولويت مسائل سياسي – امنيتي را در نظر دارد. بررسي ظرفيت ها و جذابيت هاي امريكاي لاتين و نوع نگاه ايالات متحده امريكا به آن در راستاي شناخت دلايل رويكرد كشورهاي منطقه به قدرت هاي فرامنطقه اي و بررسي بنيان هاي راهبردي و روندهاي روابط ايران و چين به ويژه در دوران رياست جمهوري احمدي نژاد در ايران و هو جين تائو در چين بخش هاي اين مقاله در راستاي تاييد اين ادعاست.