اهميت و نقش تفكر انتقادي در توسعه ي دانش سياسي مسلمانان

تفكر انتقادي يكي از ويژگي هاي اساسي عصر جديد است و به شيوه اي از انديشيدن اشاره مي كند كه دست كم سه بعد مهم از زندگي يعني افكار، افعال و اخلاق را تحت تأثير قرار مي دهد. هدف انتقاد، يافتن عيوب است و تفكر انتقادي شيوه اي از انديشه ورزي درباره ي مسائل پيرامون است براي يافتن ناكارآمدي ها. آگاهي از جامعه، ايجاد زمينه براي پيشرفت و نوآوري، خوداصلاحي نظام سياسي و تداوم ثبات سياسي، ازجمله كاركردهاي تفكر انتقادي در عرصه ي سياست محسوب مي شوند. از آن جاكه هيچ رويكرد انتقادي نمي تواند فارغ از معيار باشد، اين نوشتار با روش تحليل گفتمان انتقادي و با توجه به سه سنجه ي: عقل، دين و اخلاق، تأثيرات فكر انتقادي را در دانش سياسي مسلمانان در عصر ميانه ي اسلامي بررسي مي كند