عنوان مقاله :
نقد برنامههاي توسعه روستايي در ايران
عنوان به زبان ديگر :
Criticism The Rural Development Plans in Iran
پديد آورندگان :
ازكيا، مصطفي نويسنده دانشكده علوم اجتماعي,دانشگاه تهران,ايران Azkia, Mostafa , ديباجي فروشاني، شكوه نويسنده دانشگاه تهران,ايران dibaji forooshani, shokoh
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1395 شماره 17
كليدواژه :
برنامهريزي متمركز , توسعه روستايي , روستا , برنامههاي توسعه , مشاركت مردمي
چكيده فارسي :
در ايران، تمركزگرايي جديد بهويژه در دورۀ پهلوي، همگرايي و استفاده گسترده از ديوانسالاري، از ويژگيهاي عمده بهشمار ميروند. در مطالعههاي جامعهشناسي تاريخي درمورد ويژگي تمركزگرايي، تمركز قدرت و حاكميت سياسي در جامعۀ ايران، عليرغم وجود انقطاعهاي مقطعي و شدت و ضعفهايي كه در مقاطعي از تاريخ براي آن قائلاند، درمورد اين ويژگي در جامعۀ ايران اتفاقنظر و اجماع وجود دارد. هدف اين مقاله، بررسي و مرور نقادانه برنامههاي توسعه روستايي، قبل و بعد از انقلاب است. در اين راستا، به روش مطالعه كتابخانهاي، برنامههاي عمراني پيش از انقلاب، از سال 1320 در شش برنامه و بعد از انقلاب در پنج برنامه توسعه نقد و بررسي ميشوند. نتايج نشان ميدهد قبل از انقلاب، برنامههاي عمران روستايي، خصلتي متمركز و از بالا به پايين، فاقد مطالعات بومي، سطحينگر به مسائل روستايي، داراي ديد فني و فاقد نگرش جامعهشناسانه بوده است. پس از پيروزي انقلاب اسلامي، در جامعۀ روستايي، ابتدا نوعي مشاركت فزاينده در قالب بسيج اجتماعي تجربه ميشود كه از تحولات سطح كلان جامعه بيتأثير نيست. در اين دوره، از نظام ديوانسالاري چندان خبري نيست؛ اما بهتدريج، بهتبع تحولاتي كه بهوجود ميآيد، الگوي مشاركتي باز هم حالت هدايتشده از بيرون را پيدا ميكند. بهطوركلي، در مطالعه برنامههاي پنجسالۀ توسعه بعد از انقلاب نيز عدول از اجراي برنامه مصوب، محدودشدن به برخي اقدامات اجرايي و اجراي طرحهاي گذشته، با وجود تغيير محتواي برنامهها بهروشني ديده ميشود. برنامههاي توسعه روستايي، از اعتبارات بودجهاي كافي برخوردار نيستند؛ براساس آسيبشناسي برنامههاي پيشين نوشته نشدهاند و درصورت عملينشدن برنامهها، هيچ ارگان يا نهادي پاسخگو نيست. بهعبارتي، دسترسينداشتن به اهداف، هيچ الزامي براي تصويبكنندگان ايجاد نميكند. جزئيات بيشتر در اين زمينه، درادامۀ مقاله بررسي ميشود.
چكيده لاتين :
In Iran, new centralization characteristic, especially during Pahlavi dynasty, has been convergence and its vast use in bureaucracy. Historical sociological studies have consensus on the issues of centralization, power centralization, and political sovereignty in Iran; however, these issues have some divisional interruptions and different levels of strength in some parts of the history. This essay was aimed to critically investigate rural development plans before and after the Iranian Revolution. To do so, based on a library study, construction programs before the Revolution since 1941 and after the Revolution were examined in development plans. The results indicated that, before the Revolution, rural construction plans were centralized and topdown, lacked indigenous studies and sociological attitude, and had technical attitude toward rural issues. After the Revolution, first, a kind of increasing participation was experienced in the form of social mobilization, influenced by the transformations occurring at the macro level of society. There was no sign of bureaucracy in this period; but, gradually, following the transformations, the participation model again took the guidedfrom theoutside form. In general, in the fiveyear postrevolution development planning, deviation from the execution of approved plan, limitation to some executive measures, and executing previous projects despite content changes have been evident. Rural development plans do not have sufficient budgetary allocations, are not written according to the pathology of previous plans, and no organization or institution accounts for their lack of execution. In other words, lack of access to the goals does not bind the approvers. More details are discussed below.
عنوان نشريه :
مطالعات و تحقيقات اجتماعي در ايران
عنوان نشريه :
مطالعات و تحقيقات اجتماعي در ايران
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 17 سال 1395
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان