شماره ركورد :
931300
عنوان مقاله :
حل معماهاي بهره وري با تخمين نااريب تابع توليد صنعتي در ايران
عنوان فرعي :
Does Controlling for Unobservables Solve the Productivity Puzzles? Evidence from Iran
پديد آورندگان :
پيله وري، عسل نويسنده دانش‌آموخته كارشناسي ارشد، دانشكده اقتصاد، دانشگاه صنعتي شريف Pilehvari, Asal , رحمتي، محمد حسين نويسنده ,
اطلاعات موجودي :
فصلنامه سال 1395 شماره 117
رتبه نشريه :
علمي پژوهشي
تعداد صفحه :
30
از صفحه :
801
تا صفحه :
830
كليدواژه :
روش‌هاي پارامتريك , Total factor productivity , تخمين بهره‌وري كل عوامل توليد , تابع توليد , Parametric methods , Industry , Production Function , تورش همزماني , بخش صنعت , plant level
چكيده فارسي :
در مطالعات تجربي براي تخمين بهره‌وري كل عوامل توليد معمولا از مدل سولو استفاده مي‌كنند. در اين مدل معمولا ضرايب تابع توليد با برآوردگر حداقل مربعات تخمين زده مي‌شود، اما چون اين برآوردگر تورش ناشي از همزماني انتخاب نهاده‌هاي توليد و شوك بهره‌وري را در نظر نمي‌گيرد، ضرايب تابع توليد تورش‌دار شده و در نتيجه تخمين درستي از بهره‌وري ارايه نمي‌دهد. مطالعات انجام شده بر اساس تخمين ساده بهره‌وري نشان مي‌دهد اولا بنگاه‌هاي كوچكتر بهره‌ورتر هستند و ميانگين بهره‌وري در بخش دولتي بيش‌تر از بخش صنعتي است. در ثاني ادعا مي‌كند كه سهم نيروي كار در تابع توليد كم‌تر از 40% است. ما در اين مقاله ادعا مي‌كنيم بهره‌وري سولو علامت‌هاي غلط به سياست‌گذار مي‌دهد. در اين تحقيق ضمن بررسي روش‌شناسي تخمين بهره‌وري، بهره‌وري را در 6 رشته فعاليت بخش صنعت ايران طي سال‌هاي 90-1384 برآورد مي‌كنيم. پارامترهاي تابع توليد را كه با روش حداقل مربعات معمولي،گشتاورهاي تعميم‌يافته و روش‌هاي نيمه پارامتريك برآورد شده، مقايسه كرده و با انتخاب روش لوينسون و پترين (2003) به عنوان مناسب‌ترين روش، بهره‌وري را در سطح بنگاه برآورد كرده‌ايم. . نتايج اين تحقيق نشان مي‌دهد سهم نيروي كار از توليد در سطح داده‌هاي خرد براي اين 6 رشته فعاليت بين 6/0 تا 8/0 و سهم سرمايه كم‌تر از 2/0 است. همچنين بر خلاف نتايج مطالعات پيشين. پس از بررسي رابطه اندازه بنگاه با بهره‌وري دريافتيم كه اين دو متغير رابطه مستقيم با يكديگر دارند، علاوه بر آن بهره‌وري بنگاه‌هاي بزرگ با مالكيت خصوصي و دولتي تقريبا يكسان است. طبقه‌بندي JEL: C52، C33، C18، C15،D24 ، L60.
چكيده لاتين :
Empirical studies commonly use the Solo Residuals to estimate the Total Factor Productivity. In these models, production function parameters are estimated using the OLS method, but because the method does not consider the simultaneity problem in productivity shocks and input decisions, its estimates are biased and the resulted productivities are unreliable. The findings based on the OLS estimates support that small firms are more productive, and the average productivity of public firms are higher than privates ones. Moreover, they contend that the share of labor in production is as low as 40%. In this paper, we show that productivity based on the Solo Residuals misleads policy makers, and we compare various methods in estimating productivity for six industries in Iran during 2005-11. In particular, we compare OLS, GMM, and semi-parametric approaches and find that the method proposed in Levisohn, Petrin (2003) is the most suitable method to estimate the production function. We find that the share of labor in production using micro datasets for these six industries is between 0.6 and 0.8, while the share of capital is less than 0.2. In contrast to prior studies, the larger is the firm, the higher is its productivity, and among large public and private companies there are no significant differences in productivity. JEL Classification: C52, C33, C18, C15, D24, L60
سال انتشار :
1395
عنوان نشريه :
تحقيقات اقتصادي
عنوان نشريه :
تحقيقات اقتصادي
اطلاعات موجودي :
فصلنامه با شماره پیاپی 117 سال 1395
كلمات كليدي :
#تست#آزمون###امتحان
لينک به اين مدرک :
بازگشت