مقايسه ميزان هوش عقلاني، هوش هيجاني و مولفه تنظيم هيجان در افراد مجرم و غيرمجرم زير 18 سال متقاضي حكم رشد در اداره كل پزشكي قانوني استان فارس در سال 1394

Comparison of intelligence quotient, emotional intelligence and, excitement control criterion between offender and non-offender individuals less than 18 years old referred to Fars legal medicine organization in 2015

زمينه­ ها و هدف: حقوق­ دانان رشد را كيفيتي نفساني مي­ دانند كه دارنده آن مي­ تواند نفع و ضرر را در رشد مدني و حسن و قبح را در رشد جزايي تشخيص دهد. مطابق ماده 91 قانون جديد مجازات اسلامي، دادگاه مي ­تواند جهت تشخيص رشد و كمال عقل، نظر پزشكي قانوني را استعلام نمايد و در خصوص جرائم موجب حد و قصاص افراد بالغ كمتر از 18 سال اگر مرتكب، ماهيت جرم انجام شده يا حرمت آن را درك نكند و يا در رشد و كمال عقل آنان شبهه وجود داشته باشد، حسب مورد با توجه به سن آن­ها به مجازات­ هاي پيش بيني شده محكوم مي‌شوند. يافتن ملاك­ هايي مشخص براي ارزيابي كمال رشد عقلاني نوجوانان مجرم جهت تعيين مسئوليت كيفري و غير مجرم جهت تعيين توانايي اداره امور مالي ضروري به نظر مي­رسد. بررسي هوش هيجاني، هوش عقلاني و مولفه­ هاي هوش هيجاني را مي­ توان به عنوان ملاك ­هايي در احراز و تشخيص رشد عقلاني به كار گرفت. روش كار: در يك مطالعه آينده ­نگر، تمامي افراد زير 18 سال مراجعه ­كننده به سازمان پزشكي قانوني فارس به منظور دريافت حكم رشد از فروردين ماه سال 1394 تا انتهاي شهريور ماه 1394، مشتمل بر افراد مجرم و غير مجرم از نظر ميزان هوش عقلاني، هوش هيجاني و مولفه تنظيم هيجان مورد بررسي و مقايسه قرار گرفتند. ميزان هوش عقلاني، هوش هيجاني و مولفه تنظيم هيجان مراجعين با استفاده از تست­ هاي روان­شناسي استاندارد اندازه ­گيري­ شده و بين دو گروه مجرم و غير مجرم مقايسه شدند. يافته ­ها: تعداد 71 نفر متقاضي حكم رشد زير 18 سال، شامل 27 پسر و 44 دختر با ميانگين سني 1/5±9/ 15 در طي 6 ماه اول 1394 به اداره پزشكي قانوني فارس مراجعه كردند. از اين تعداد، 9 نفر (12/6%) مجرم بوده كه همگي پسر بوده و مابقي فاقد هر گونه جرم يا سوء سابقه ­اي بودند. ميانگين هوش عقلاني در گروه مجرم برابر با 7/96±75/62 و در گروه غيرمجرم 13/87± 110/09 بود كه تفاوت معني­ داري بين دو گروه از اين نظر وجود داشت (P=0.000). ميانگين هوش هيجاني در گروه مجرم برابر با 14/01± 102/87 و در گروه غيرمجرم برابر با 17/35± 127/40 بود كه به طور معني­ داري در گروه مجرم كمتر از گروه غيرمجرم بود (P=0.000). ميانگين نمره مولفه تنظيم هيجان در گروه مجرم برابر با 9/87± 38/50 و در گروه غير مجرم برابر با 8/13± 51/80 بود كه در گروه غير مجرم به طور معني ­داري بيشتر از گروه مجرم بود (P=0.006). نتيجه­ گيري: مطابق نتايج به دست آمده، ميزان هوش عقلاني، هوش هيجاني و مولفه تنظيم هيجان در افراد غير مجرم بيشتر از افراد مجرم بوده و مجرمين زير 18 سال بررسي شده مجموعاً از هوش عقلاني، هيجاني و مولفه تنظيم هيجان پايين­ تري نسبت به افراد غير مجرم متقاضي حكم رشد برخوردار بودند. با نظر به تفاوت معني ­دار هوش عقلاني، هوش هيجاني و مولفه تنظيم هيجان در بين دو گروه، به نظر مي ­رسد اين سه عامل تاثير قابل توجهي در مواجهه و مقابله فرد با تنش ­ها و شرايط سخت روحي- رواني، ضعف در كنترل تكانه ­هاي پرخاشگري و نهايتاً ارتكاب جرم داشته ­اند. در مجموع پايين بودن اين سه مولفه اگرچه مي­ تواند ميزاني براي عدم رشد عقلاني افراد مجرم زير 18 سال باشد، اما بالا بودن اين مولفه­ ها در افراد غير مجرم متقاضي حكم رشد نمي ­تواند الزاماً تاييدكننده رشد عقلاني و توانايي اداره امور مالي در اين افراد باشد، لذا انجام مطالعات گسترده­ تر در اين زمينه پيشنهاد مي­گردد.

Background: Lawyers know the growth as a qualitative right that the owner can recognize the benefit or harm incivil development and good and evil in regard to criminal growth. According to Article 91 of the new Islamic criminallaw, the court can inquire the recognition of the maturity and wisdom from legal medicine organization. Findingspecific criteria to assess the full development of rational juvenile growth in order to determine criminal responsibilityfor financial management ability is essential. Evaluation of emotional telligence, intellectual intelligence andemotional intelligence indices can be useful as diagnostic criteria in approving intellectual growth. Methods: In a prospective study, all offender and non-offender individuals under 18 years old referred to LegalMedicine Organization of Fars province in order to get growth certificate from April 2015 to the end of September 2015were included in this study. For all of them, intelligence quotient, emotional intelligence and, excitement control indexwere investigated. The intelligence quotient, emotional intelligence and, excitement control criterion were determinedusing standard psychological tests and were compared between the two groups of offenders and non-offenders. Findings: A total of 71 individuals ≤ 18 years, including 27 boys and 44 girls with an average age of 15.9± 1.5referred to the Fars Legal medicine Organization were evaluated during the first 6 months of 1394 Gulf. Of these, 9patients (12.6 %%) were male and offenders the rest had no history of crime. Average score of intelligence on offendergroup was of 62±7.96 and for non-offenders group was 110.09±13.87 that there was a significant difference in thisrespect between the two groups (P = 0.000). Average score of emotional intelligence for offender group was 102.87±14.01 and for non-offenders group it was obtained 127.40± 17.35, which offenders’ score was significantly lowerthan non-offenders’ score (P = 0.000). The average scores of emotion regulation index of offender group obtainedthe 38.50±9.87 score and for non-offenders group it was 51.80±8.13; obtained score of non-offender group wassignificantly higher than the offenders (P = 0.006) Conclusion: As a result, the intelligence quotient, emotional intelligence and excitation regulation index in nonoffenderswas more than of offenders. Considering significant difference of intelligence quotient, emotional intelligenceand excitation regulation index between the two groups, it seems that these three factors have a significant impact on an individual’s deal with stress and mental conditions, psychological impulse control. Finally, the offender ofaggression had. Low total cost of the three indices, however, can amount to a lack of intellectual growth offender isunder 18, but the high level of these components in non-criminal cannot approve the applicant’s sentence and ability to run the intellectual growth of finance in the necessarily endorsing individuals.