بررسي فقه و قوانين موضوعه در وقوع جرم پس از فوت

Review of Jurisprudence and Laws in Crime after the Death

جرايم عليه تماميت جسماني از زمره جرايم خشونت آميز مي باشند، بديهي است هرگاه صدمات وارده به مرگ قرباني بيانجامد، به ويژه آنجا كه مرتكب چنين نتيجه اي را بطور مستقيم يا غير مستقيم قصد كرده باشد، بر شناعت و زشتي عمل افزوده ميشود و برچسب قاتل بر پيشاني مجرم نقش مي بندد. قتل، انسان را از عزيز ترين دارايي وي، يعني حيات، محروم مي سازد و تنها جرمي است كه صدمه ناشي از آن غير قابل جبران است. اهميت جرم قتل عمدي از ميزان مجازات پيش بيني شده براي آن در نظام هاي حقوقي مختلف (اعم از قصاص، اعدام، حبس) قابل درك است. فقدان ماده قانون خاص، در زمينه مجازاتهايي كه در بابهاي مختلف از قبيل اعمال شنيع مثل زنا و لواط با مرده ذكر شد كه بهتر است قانونگذار ماده قانوني خاص در خصوص اين جرايم وضع نمايد تا اصل قانوني بودن جرايم و مجازاتها رعايت شود و نيز قضات را از رجوع مكرر به آراءفقهي و فتاوي معتبر بي نياز نمايد. در جنايت مثله كردن ميت، ممنوع بودن آن در قانون پيش بيني شده ولي مجازاتي در اين خصوص در نظر گرفته نشده است. بنابراين در حال حاضر تنها راه كار عملي براي اجراي مجازات مرتكبين جنايت عليه مرده تمسك به اصل 167 قانون اساسي است كه مقرر مي دارد: قاضي موظف است كوشش كند حكم هر دعوي را در قوانين مدونه بيابد و اگر نيابد با استناد به منابع معتبر اسلامي يا فتاوي معتبر حكم قضيه را صادر نمايد و نمي تواند به بهانه سكوت يا نقض يا اجمال يا تعارض قوانين مدونه از رسيدگي به دعوا و صدور حكم امتناع ورزند.

If we want to evaluate and classify the view of death or farther up a culture's death we will get to various cultural components which we just wanted to mention it: the reality of our believes about the meaning of death, life and futurity, customs and funeral ceremonies, physical and iconic boundaries between live and dead word, the capacity of being general or exclusive in death process, prevention of death and avoiding of it as a social purpose and the measure ofcentrality in society, the limitation of prohibition and the unlucky effect of death argument and dying in society, the hot level of or social disdain of a person about to die, dead, mourner, suicide and crime, the beliefs, the expression which use about death and finally the meaning of death in arts. If suddenly the logic of culture became altered meaning that self-awareness and knowing the cultural components in society such as death and dying weakening or in another terms the society encounter with increasing rub off cultural form itself and domineering in material foundation on spiritual esteem, falling, cultural declining and finally the death of culture will be happening