مفهوم مناقشه برانگيز امنيت

از ويژگي هاي مهم هر حوزه مطالعاتي سروكار داشتن با برخي از مفاهيم و واژه ها مي باشد، رشته سياست نيز از اين موضوع جدا نبوده بگونه اي كه در مطالعه اين حوزه ما با مفاهيم بسيار مهمي روبرو هستيم. يكي از مفاهيم بسيار مهم در رشته سياست مفهوم امنيت بوده كه با خود تعابير متفاوتي را تاكنون به همراه داشته است. در اين مقاله نويسنده در جهت بررسي معني اين مفهوم بوده بگونه اي كه هدف عمده خود را خلاصه نمودن مولفه هاي اساسي از مباحث غيرسنتي عمده درباره مفهوم امنيت قرار داده است. در اين راستا گستردگي و عمق اين واژه را بررسي نموده و اين سوال را مطرح مي نمايد كه آيا گستردگي و عمق معناي امنيت آن را مورد چالش قرار داده و اهميت آن را در سياست بين الملل كم رنگ نموده است؟ در اين راستا با بررسي معناي اين مفهوم در شش مكتب فكري اهميت بازشناسي اين واژه را بيان مي نمايد. نويسنده با روش توصيفي- تحليلي و با بررسي معناي امنيت در مكاتب فكري مثل كوپنهاگن، سازه انگاري، انتقادي، فمنيستي، پساساختارگرايانه و بشري در قسمت نتيجه گيري چهار نگرش مهم در زمينه امنيت را به دست آورده و بيان مي نمايد.