عنوان مقاله :
شاهنامه بزرگ، سندي بر گفتمان ايرانيگرايي ايلخانان
عنوان به زبان ديگر :
Great Shahnameh, an Evidence for Ilkhanid’s Persianism Discource
پديد آورندگان :
افهمي، رضا دانشگاه تربيت مدرس - دانشكده هنر , جواني، اصغر دانشگاه هنر اصفهان - دانشكده هنرهاي تجسمي , مهرنيا، محمد دانشگاه هنر اصفهان - دانشكده هنرهاي تجسمي
كليدواژه :
هنر ايلخاني , مشروعيت , نگارگري ايران , ايرانيگرايي مغولان , شاهنامة بزرگ
چكيده فارسي :
به زعم بسياري از محققين، نگارش شاهنامه بزرگ ايلخاني يكي از روشهايي بوده كه ايلخانان با هدف مشروعيت بخشي به حكومت خود از طريق برقراري پيوند ميان ايلخانان و شاهان اساطيري ايران در نگارخانههاي دربار از توليد آن حمايت كردند.
●
هدف
چگونگي بازتاب و نحوة بيان قدرت و مشروعيت در نگارههاي شاهنامة بزرگ ايلخاني.
●
روش
تحقيق به شيوه كتابخانهاي و تحليل موردي برخي از نگارههاي مهم انجام پذيرفته است.
●
بيان مسئله
پژوهش حاضر در صدد آن است تا بررسي كند كه چگونه مشروعيت ايلخانان در نگارههاي شاهنامه بزرگ ايلخاني بازتاب يافته و به پيوند آنان با فرهنگ ايراني كمك كرده و به چه نحو در نگارهها به نمايش درآمده است.
●
نتيجهگيري
نتايج حاكي از آن است كه بر خلاف گفتمان1اوليه مغولان كه مبتني بر ياساي چنگيز و با ورود چنگيز و فتوحات اوليه او بر پايه وحشت و ارعاب بنا شده بود، در دومين حمله مغولان كه به فتح سراسري و تشكيل حكومت ايلخاني توسط هولاكوخان منجر شد، به گفتمان تسلط و اقتدار بدل شد و در نهايت در اواخر دورة ايلخاني و با مسلمانشدن سه حاكم آخر ايلخان، حاكمان در برابر فرهنگ ايراني نرمش و انعطاف نشانداده و زمينههاي ايرانيگرايي را فراهم كردند. مغولان از شاهنامه در راستاي جايگزيني خود با شاهان اساطيري ايران بهره گرفته و به انتخابي گزينشي از صحنهنگاري شاهنامه روي آوردند؛ البته نه در راستاي انطباق با نقاط عطف داستاني شاهنامه، آنگونه كه در ديگر نسخ ديده ميشود، بلكه در رابطه با صحنههايي كه در آن با توازي ميان صفات شاهان ايراني و ايلخانان و جايگزيني بصري خود و آنان قادر بوده تا توازي منطقي ميان آنان و شاخصههاي مشروعيت حكومت ايراني را فراهم سازند تا راهي براي كسب مشروعيت و پذيرش هويت ايراني براي خود به وجود آورند. امري كه نشانگر قرارگيري شاهانه بزرگ در بطن گفتمان مشروعيت خواهي ايلخاني در راستاي ايرانيگرايي به منظور كاهش فاصله با جامعه ايراني بوده است.
چكيده لاتين :
According to many researchers writting of the great shahnameh was supported by ilkhanids to legitimize their dynasy by making relations between Ilkhanid kings and mythical iranan kings.
● Purpose
The current study aims to shed light on the significan role of Shahnameh in legitimation and Persianism of Mongols.
● Method
This artice has been written by the use of discource and liberary method and analysis of important paintings and is based on Foucault’s geneology theory.
● Statement of the Problem
in this article , persianism means the procces that Mongols went through in order to replace their own culture with Iranian culture and legitimize themselves
● Conclusion
It can be inferred from the results that contrary to the initial discourse1 which was based on Ghenghis’s yasa2 that Ilkhanid dynasty is devided into 3 stages :
1.the first one is known for Ghenghis’s invasion and victories in wars and represents terror and fear.
2.this stage is called power and domination discourse because of ilkhanid’s attacks that led to conquest of iran.
3.at the last stage ilkhanid rulers converted to islam and became adapted to iranian culture. this situation caused the establishment of basics of persianization.
Shahnameh was used by Mongols in order to replace themselves with mythical kings of iran. they selectively chose some illustrations of Shahnameh that could be helpful in emphasizing the similarities of the mythical kings and Mongol rulers so that they could be more acceptable for Iranian people. this shows the significant role of Shahnameh on their way to Persianism and legitimation.