رابطه بين راهبردهاي مديريت تعارض، خلاقيت با هوش عاطفي (مورد مطالعه كاركنان و مديران نيروي انتظامي شهرستان آمل)

The relationship between conflict management strategies, creativity with emotional intelligence (Studied managements and employees of militarys in Amol city

هدف اين پژوهش بررسي رابطه بين راهبردهاي مديريت تعارض و خلاقيت با هوش هيجاني مديران و كاركنان نيروي انتظامي آمل بود. روش تحقيق توصيفي از نوع همبستگي است. جامعه آماري شامل 320 نفر از مديران و كاركنان نيروي انتظامي آمل در سال 1393 بود. از بين جامعه آماري 165 نفر از مديران و كاركنان به روش نمونه گيري چندمرحله اي انتخاب گرديد. ابزار پژوهش پرسشنامه راهبردهاي مديريت تعارض رابينز، پرسشنامه هوش هيجاني شيرينگ و پرسشنامه خلاقيت بود. داده ها با استفاده از ضريب همبستگي پيرسون و رگرسيون چندگانه به روش همزمان با استفاده از نرم افزار SPSS21 تحليل شد. بين مولفه هاي راهبردهاي مديريت تعارض و خلاقيت با هوش عاطفي مديران و كاركنان رابطه مثبت وجود دارد. تحليل رگرسيون نيز نشان داد كه رقابت، سازش، اجتناب، همكاري و خلاقيت هوش عاطفي مديران و كاركنان را پيش بيني مي كنند.

The purpose of this study was the relationship between conflict management strategies and creativity on emotional intelligence in managements and employees of militarys force city Amol. The research is descriptive (correlation). The population consisted of managements and employees of militarys in 1393. Of the population of 165 managements and employees of militarys was selected using multi-stage sampling. conflict management strategies Instrument Rabinz، emotional intelligence questionnaire was Shyryng and creativity questionnaire. Data using Pearson correlation and multiple regression using the same method، SPSS21 (Student) were analyzed. There is a positive relationship between the components of conflict management strategies and creativity and managements and employees emotional intelligence. Regression analysis showed that cooperation، avoidance، contest، adaptation and creativity predict managements and employees emotional intelligence.