عنوان مقاله :
نقش گروههاي فشار صهيونيستي در سياست خارجي خاورميانهاي آمريكا (مطالعه موردي دولت اوباما)
عنوان به زبان ديگر :
The Role of Zionist Pressure Groups in Obama Middle East Foreign Policy
پديد آورندگان :
صادقي، سعيد دانشگاه تهران , هادي، داريوش دانشگاه تهران
كليدواژه :
خاورميانه , خاورميانه بزرگتر , راهبرد امنيت ملي , سياست خارجي , اوباما , گروه فشار رژيم صهيونيستي
چكيده فارسي :
در سال 2010، اوباما پس از 16 ماه گذر از دوران رياست جمهوري، راهبرد امنيت ملي دولت خود را صادر كرد و در آن به ترسيم سياستهاي آمريكا نسبت به مسائل داخلي و خارجي پرداخت. از آنجا كه بعد از پايان جنگ سرد، خاورميانه در قلب سياست خارجي آمريكا قرار دارد بخشي از سند راهبرد امنيت ملي آمريكا با عنوان "پيشبرد صلح، امنيت و فرصت در خاورميانه بزرگتر" مربوط به اين منطقه است. در اين بخش اولين موضوعي كه به آن اشاره شده تأمين امنيت رژيم صهيونيستي بوده و از اسرائيل به عنوان متحد استراتژيك خود نام برده است و در ادامه نيز به مبارزه با گروههاي مقاومت و مخالفت با مسئله انرژي هستهاي ايران تأكيد شده كه به نوعي تكرار سياستهاي بوش در منطقه است. سئوال اصلي مقاله اين است كه باتوجه به شعار تبليغاتي اوباما تحت عنوان "تغيير"، چرا وي نتوانست در سياست خارجي خاورميانهاي آمريكا تغيير ايجاد كند؟ در پاسخ به اين سئوال در پي اثبات اين فرضيه هستيم كه بنيادهاي سياست خارجي آمريكا تقريباً ثابت است و مهم نيست چه فردي مسئوليت سياست خارجي را در اختيار داشته باشد. اين امر بهويژه در مورد سياست خاورميانهاي آمريكا بيشتر صدق ميكند. سياست خاورميانهاي آمريكا متأثر از گروههاي فشار طرفدار رژيم صهيونيستي است. بنابراين، سياست خاورميانهاي آمريكا و حمايت از اسرائيل يك سياست دائمي و پايدار است و با تغيير رئيس جمهور تغيير نميكند.
چكيده لاتين :
In 2010 President Obama declared his administration's national security strategy which clarified the US policies towards internal and external issues. Due to the fact that since the end of the Cold War, the Middle East enjoys a key position in the US foreign policy, a part of the US national security strategy was dedicated to “promotion of peace, security and opportunity in the Greater Middle East”. The first issue emphasized in this part of the document is 'security of the Zionist regime' as the strategic ally of the United States. The rest of document was a repetition of the Bush administration policies against freedom-fighter and resistance groups in the region and opposition to Iran civil nuclear program.
The main question of this paper is that due to Obama’s campaign concept of “change”, why he could not create substantive change in the US Middle East policy? The author proclaims there are hard evidences indicating that the foundation of the US Middle East policy is almost fixed, no matter who is in charge of handling the US foreign policy. This is more evident when the pro-Zionist pressure groups and lobbyists come into play in the US establishment.
عنوان نشريه :
سياست خارجي
عنوان نشريه :
سياست خارجي