عنوان مقاله :
پاسخ اينترلوكين-6 و مقاومت انسولين به تمرين ورزشي و بيتمريني در مردان جوان چاق: يك كار آزمايي باليني تصادفي
عنوان به زبان ديگر :
Interleukin-6 and insulin resistance response to exercise training and detraining in middle-aged and obese men: a randomized clinical trial
پديد آورندگان :
نيك سرشت، محمود دانشگاه آزاد اسلامي واحد ايلام - گروه فيزيولوژي ورزش، ايلام، ايران
كليدواژه :
چاقي , تمرين مقاومتي غير خطي , مقاومت به انسولين , تمرين هوازي تناوبي
چكيده فارسي :
زمينه و هدف: هـدف پژوهش حاضر، مقايسه ي اثر 12 هفته تمرين مقاومتي غير خطي، هوازي تناوبي و همچنين اثر 4 هفته بي تمريني متعاقب اين تمرينات بر سطح سرمي اينترلوكين-6 و مقاومت انسولين در مردان جوان چاق بود.
روش بررسي: در اين مطالعه كارآزمايي باليني تعداد 38 نفر از مردان چاق ابتدا بر اساس آمادگي هوازي، سن و درصد چربي يكسان سازي شدند، سپس به طور تصادفي در گروه هاي تمرين مقاومتي غير خطي (14 نفر)، هوازي تناوبي (12 نفر) و كنترل (12 نفر) قرار گرفتند. گروه هاي تمرين 3 جلسه در هفته براي 12 هفته تمرين و متعاقب آن 4 هفته هيچ گونه تمريني نداشتند. تمرين مقاومتي غير خطي شامل اجراي 40 تا 65 دقيقه تمرين وزنه در شدت هاي مختلف و با يك الگوي زمان بندي منعطف بود. تمرين هوازي تناوبي شامل 4 وهله ي 4 دقيقه اي دويدن بر روي نوارگردان با شدت 80 تا 90% ضربان قلب بيشينه و 3 دقيقه ريكاوري بين وهله ها بود. سطح سرمي اينترلوكين-6 و انسولين با روش الايزا و غلظت سرمي گلوكز با روش گلوكز اكسيداز اندازه گيري شد.
يافته ها: در مقايسه با گروه كنترل، پس از تمرين مقاومتي غير خطي (0/593=P) و هوازي تناوبي (0/623=P) تغيير معني داري در سطح سرمي اينترلوكين-6 مشاهده نشد، اما غلظت اين سايتوكاين پس از بي تمريني به طور معني داري در گروه هاي مقاومتي غير خطي (0/011=P) و هوازي تناوبي (0/017=P) افزايش يافت. برنامه هاي تمرين مقاومتي غير خطي (0/006=P) و هوازي تناوبي (0/046=P) به طور مشابه و معني داري در كاهش مقاومت انسولين موثر بودند، اما پس از بي تمريني اين مقادير به سطح پيش از تمرين رسيد.
نتيجه گيري: مردان جوان چاق مي توانند از برنامه هاي تمرين براي كاهش مقاومت انسولين استفاده كنند، همچنين بي تمريني در گروه هاي تمرين منجر به افزايش معني داري در اينترلوكين-6 شد؛ بنابراين، توصيه مي شود كه برنامه هاي تمرين به منظور پيشگيري از بدتر شدن وضعيت التهاب نبايد قطع شوند.
چكيده لاتين :
Background and aims: The aim of present study was to compare the effects of 12 weeks of nonlinear resistance training (NRT) and aerobic interval training (AIT), and also effects of 4 weeks of detraining after these training on interleukin-6 (IL-6) and insulin resistance in young obese men.
Methods: In this randomized clinical trial, at first 38 obese men were matched by aerobic fitness, age and percentage of body fat. Then, they were randomly assigned to NRT (n=14), AIT (n=12) and control (Con, n=12) groups. The training groups performed 3 weekly sessions for
12 weeks followed by a 4 weeks detraining period. NRT consisted of 40-65 minutes of weight training at different intensities with flexible periodization. AIT consisted of running on a treadmill (4 sets of 4 minutes at 80-90% of maximal heart rate, with 3-minute recovery intervals). Serum levels of IL-6 and insulin resistance were measured by enzyme-linked immunosorbent assay (ELISA) and the glucose oxidase method for serum glucose concentration.
Results: Compared to Con, it was not observed in serum IL-6 levels any change significantly after the NRT (P=0.593) and AIT (P=0.623), but this cytokine worsened significantly after detraining with the NRT (P=0.011) and AIT (P=0.017). Both NRT (P=0.006) and AIT (P=0.046) groups was equally effective at reducing insulin resistance, but these values returned to the pre-training levels after detraining.
Conclusion: The young obese men can use the two exercise programs to reduce insulin resistance. Also, IL-6 increased significantly in both training groups after detraining. Thus, it is recommended that the training programs should not be discontinued to prevent worsening of inflammatory conditions.
عنوان نشريه :
مجله دانشگاه علوم پزشكي شهركرد
عنوان نشريه :
مجله دانشگاه علوم پزشكي شهركرد